بخش ۳۶ - بینوای بدخشانی
وهُوَ شاه خلیل اللّه بن خلیفه ابراهیم مذکور است. مراتب سیرو سلوک رادر خدمت والد ماجدش به اتمام رسانیده و به مدارج اعلی و معارج قصوی ترقی نموده. از اوست:
رباعی
من آب شدم سراب دیدم خود را
دریا گشتم حباب دیدم خود را
آگاه شدم تمام دیدم غفلت
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
٭٭٭
عارف بود آنکه خویش را کرد فنا
اثبات نمود ذات حق را به بقا
صوفی است کسی که خویش را کرد ثبوت
دریافت به خود جمله صفات و اسما
٭٭٭
با مردم عام هست خود عارف عام
آگاه ز پختگی او نی هر خام
بینند به رنگ خویش او را همه خلق
در بی رنگی اگرچه او هست تمام
٭٭٭
در صورت قطره سر به سر دریاییم
تو ذره مبین مهر جهان آراییم
گویند که کنه ذات او نتوان یافت
ما یافتهایم اینکه کنهش ماییم
بخش ۳۵ - بیدل دهلوی: نام شریفش مولانا عبدالقادر و نظیرش در عهد خود نادر. در آغاز شباب ازملازمت استعفا گزیده و در زاویهٔ خمول خزیده. به ترک و تجرید کوشید و بادهٔ توحید و معرفت نوشید. مرجع اهل کمال و ملجأ ارباب حال. در تحقیق یگانه و در تجرید مسلم اهل زمانه. مثنوی موسوم به محیط اعظم به زبان درویشان به بحر تقارب تخمیناً به قدر سه هزار بیت از ایشان دیده شده و دیوان مبسوطی نیز دارد. وفاتش در سنهٔ ۱۳۰۳ و این ابیات از آن جناب است:بخش ۳۷ - بسحق شیرازی: اسم شریفش شیخ احمد و کنیتش ابواسحق مشهور به اطعمه و سبب این لقب اینکه او سخن در وصف اطعمه میفرموده. بعضی او را مردی خوش طبع شمردهاند و حال آنکه شیخی بزرگوار و فاضلی عالی مقدار، صاحب وجد و حال و مجموعهٔ صفات کمال است. به خدمت شاه نعمت اللّه کرمانی رسیده و ارادت حاصل کرده. به بعضی از اشعار سید نعمت اللّه اقتفا نموده و از آن جمله شاه نعمت اللّه گفته:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.