بخش ۳۴ - باباشاه عراقی
معاصر شاه عباس ماضی صفوی و از خوشنویسان بوده. در اصفهان به انزوا میگذرانیده. جز با اهل حال با کسی تکلم نمیفرموده، مگر به حسب ضرورت و از روی کدورت. غرض، مردی موحد وسالکی مجرد، طالب کمالات و صاحب حالات بود. تقی اوحدی نوشته است که حالی تخلص مینمود. این بیت و رباعی از اوست:
چه دیدهاند گدایان عشق از درِ دوست
که هر دو عالمشان در نظر نمیآید
رباعی
واحد چو به کثرت آورد روی ظهور
گردد به حجابات مراتب مستور
تکرار وجود ماست این مرتبهها
ماییم به تکرار خود از خود شده دور
بخش ۳۳ - برهان کرمانی: اسم شریفش شاه خلیل اللّه بن شاه نعمت اللّه کهستانی. با شاه قاسم انوار صحبت داشته. ولادتش در سنهٔ ۸۴۷. غرض، سیدی کامل و عارفی فاضل بوده. از ایشان است:بخش ۳۵ - بیدل دهلوی: نام شریفش مولانا عبدالقادر و نظیرش در عهد خود نادر. در آغاز شباب ازملازمت استعفا گزیده و در زاویهٔ خمول خزیده. به ترک و تجرید کوشید و بادهٔ توحید و معرفت نوشید. مرجع اهل کمال و ملجأ ارباب حال. در تحقیق یگانه و در تجرید مسلم اهل زمانه. مثنوی موسوم به محیط اعظم به زبان درویشان به بحر تقارب تخمیناً به قدر سه هزار بیت از ایشان دیده شده و دیوان مبسوطی نیز دارد. وفاتش در سنهٔ ۱۳۰۳ و این ابیات از آن جناب است:
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.