گنجور

بخش ۱۶۱ - ناظر کازرونی علیه الرحمة

اسم شریفش میرزا عبدالحسین و در شیراز سکونت داشتند. علوم صوری و معنوی حاصل کرده بود و عمر شریف خود را به ریاضات و عبادات شرعیه مصروف می‌نمود. پیر طریقت و ارشاد وی جناب مولانا عبدالرحیم بن یوسف الدماوندی است که از اکابر علما و عرفا و ازمشایخ سلسلهٔ علّیهٔ نوربخشیه بوده و جناب میرزا از متأخّران این طایفه است. شیخ محمد اسماعیل بن شیخ عبدالغنی شیرازی ارادت به او داشته. رسالات نیکو دارد و این چند بیت تیمّناً و تبرّکاً از اونوشته شد:

من ندانستم از اول که چنین کاری هست
پایِ رفتن نه و بر دوش گران باری هست

٭٭٭

مفتی بهانه جوست پی قتل عاشقان
بهتر ز عشقِ ما به جمالت بهانه نیست
رباعی
صورت گر پرده‌ای که اندر نظر است
در گردش خامه‌اش صور معتبر است
منگر تو به صورت و به معنی بنگر
هر صورتِ آن معنی‌ای جلوه‌گر است

٭٭٭

یک چند چو ممسکان فشردم رهِ حلق
یک چند چو مفلسان زدم وصله به دلق
نگشود ز کاردل به این‌ها گرهی
بستم کمری تنگ پیِ خدمت خلق

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسم شریفش میرزا عبدالحسین و در شیراز سکونت داشتند. علوم صوری و معنوی حاصل کرده بود و عمر شریف خود را به ریاضات و عبادات شرعیه مصروف می‌نمود. پیر طریقت و ارشاد وی جناب مولانا عبدالرحیم بن یوسف الدماوندی است که از اکابر علما و عرفا و ازمشایخ سلسلهٔ علّیهٔ نوربخشیه بوده و جناب میرزا از متأخّران این طایفه است. شیخ محمد اسماعیل بن شیخ عبدالغنی شیرازی ارادت به او داشته. رسالات نیکو دارد و این چند بیت تیمّناً و تبرّکاً از اونوشته شد:
هوش مصنوعی: اسم او میرزا عبدالحسین است و در شیراز زندگی می‌کرد. او علوم ظاهری و باطنی را فراگرفته بود و عمر خود را به انجام عبادات و تمرینات دینی اختصاص داده بود. استاد و راهنمای او مولانا عبدالرحیم بن یوسف الدماوندی بود که از بزرگترین علما و عرفا و از مشایخ سلسله نوربخشیه به شمار می‌رفت و میرزا در زمره متأخران این طایفه بود. شیخ محمد اسماعیل بن شیخ عبدالغنی شیرازی به او ارادت داشت. او آثار خوبی به جا گذاشته و چند بیت هم به عنوان یادگاری از او نوشته شده است.
من ندانستم از اول که چنین کاری هست
پایِ رفتن نه و بر دوش گران باری هست
هوش مصنوعی: من از همان ابتدا نمی‌دانستم که این کار سختی دارد، مانند بار سنگینی که بر دوش انسان است و نمی‌تواند به راحتی حرکت کند.
مفتی بهانه جوست پی قتل عاشقان
بهتر ز عشقِ ما به جمالت بهانه نیست
هوش مصنوعی: فقیه به دنبال دلیلی می‌گردد برای اینکه عشق عاشق‌ها را محکوم کند، اما عشق ما به زیبایی تو بهانه‌ا‌ی ندارد که نیازی به توجیه داشته باشد.
صورت گر پرده‌ای که اندر نظر است
در گردش خامه‌اش صور معتبر است
هوش مصنوعی: اگر به جلوه‌گری‌ها و چهره‌هایی که در نظر ماست دقت کنیم، خواهیم دید که زیبایی و اعتبار آن‌ها در نقش و نگارهایی که بر کاغذ نقش می‌بندند، نهفته است.
منگر تو به صورت و به معنی بنگر
هر صورتِ آن معنی‌ای جلوه‌گر است
هوش مصنوعی: به ظاهر کسی توجه نکن، بلکه به معنای واقعی او دقت کن؛ زیرا هر ظاهری نشان‌دهنده یک معنا و حقیقت عمیق‌تر است.
یک چند چو ممسکان فشردم رهِ حلق
یک چند چو مفلسان زدم وصله به دلق
هوش مصنوعی: مدتی را به جمعی از افراد مهم و ثروتمند نزدیک شدم و مسیر زندگی‌ام را با آن‌ها سپری کردم، و مدتی دیگر را هم در جمع کسانی که فقیر و بی‌پول بودند گذراندم و سعی کردم با آن‌ها هم سازگار شوم.
نگشود ز کاردل به این‌ها گرهی
بستم کمری تنگ پیِ خدمت خلق
هوش مصنوعی: دل من به کار خود مشغول است و نمی‌خواهم مشکلات و سختی‌های خود را با دیگران در میان بگذارم. من سر دوری خود را به خاطر خدمت به مردم تنگ کرده‌ام و در تلاش برای کمک به آن‌ها هستم.