گنجور

بخش ۱۵۹ - نشانی دهلوی

اسمش علی احمد و حکاک بود. به ریاضات و مجاهدات کوشش نمود. به مقامات عالیه رسید. درمجلس جهانگیر بود که مطربی این بیت را می‌خواند:

هر قوم راست راهی، دینی و قبله گاهی
من قبله راست کردم برسمت کج کلاهی

٭٭٭

پادشاه معنی آن بیت بپرسید. وی گفت: در یکی از ایام اعیاد جماعت هنودچنانکه رسم ایشان بود به جهت غسل به کنار دریا می‌رفتند. در آن وقت شاه نظام اولیا از خانقاه به درآمد. تفرج احوال آن جماعت می‌نمود و این مصراع بدیهة فرمود: که هر قوم راست راهی دینی و قبله گاهی. چون شاه نظام کلاه خود را بر سر کج نهاده بود امیر خسرو گفت:

من قبله راست کردم بر طرف کج کلاهی.

چون سخن مولانا بدین جا رسید دست بر سر برد که کلاه خود را کج نهاده به شاه بنماید. کج کردن طاقیه و صیحه زدن و جان دادن وی مقارن بود و کان ذلک فی سنهٔ عشرین بعد الالف. این بیت و قطعه از اونوشته شد:

مرا هر شب چو دزدان خواب گرد چشم تر گردد
دلم را با غمت بیدار بیند باز برگردد
وله رحمة اللّه علیه
دوست آنست کو معایبِ دوست
همچو آیینه رو برو گوید
نه که چون شانه با هزار زبان
پس سر رفته مو به مو گوید
بخش ۱۵۸ - ناصر بخارایی علیه الرحمه: درویشی است صاحب حال و سالکی حمیده خصال. با شاه شجاع آل مظفر معاصر بوده و به زیارت مکّهٔ معظمه مشرف شده. به ایران مراجعت نمود. گویند چون به بغداد رفت سلمان ساوجی با اصحاب بر کناردجله نشسته و تماشای طغیان آب دجله می‌نمود. درویش به مجمع ایشان خرامید و پس از مکالمه بر سلمان معلوم شد که درویش مردی ذی فنون و صاحب طبع موزون است. امتحاناً این مصراع را گفته و خواهش دیگر نمود:بخش ۱۶۰ - نعیمی مشهدی قُدِّسَ سِرُّه: اسم آن جناب شاه فضل و از سادات صحیح النسب بوده. علوم صوری و معنوی را جمع نموده و جاودان کبیر و جاودان صغیر از تصانیف مرموزهٔ اوست و در علوم عربیه و علم جفر و علم حروف و اسما و حکمت متبحر بوده و جناب سید نسیمی شیرازی را تربیت نموده. کرامات و خوارق عاداتش موفور است و معاصر شاهرخ میرزا و امیر تیمور. عارفی ذی جاه و محققی آگاه بودی و پیوسته کشف استار نمودی. میران شاه او را از شیروان احضار نمود و به فتوای جهلای علمای عصر در سنهٔ ۷۹۶ شهادت یافت و از اوست:

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسمش علی احمد و حکاک بود. به ریاضات و مجاهدات کوشش نمود. به مقامات عالیه رسید. درمجلس جهانگیر بود که مطربی این بیت را می‌خواند:
هوش مصنوعی: علی احمد، حکاکی بود که به ورزش‌ها و تلاش‌های سخت مشغول شد و در نهایت به مقام‌های عالی دست یافت. او در محفل جهانگیر بود که یک مطرب این بیت را می‌خواند:
هر قوم راست راهی، دینی و قبله گاهی
من قبله راست کردم برسمت کج کلاهی
هوش مصنوعی: هر گروهی مسیری صحیح، دینی و وسیله‌ای برای پرستش دارد. من قبله‌ی واقعی را بر اساس ویژگی‌ها و رفتارهایی که در تو می‌بینم، مشخص کرده‌ام.
پادشاه معنی آن بیت بپرسید. وی گفت: در یکی از ایام اعیاد جماعت هنودچنانکه رسم ایشان بود به جهت غسل به کنار دریا می‌رفتند. در آن وقت شاه نظام اولیا از خانقاه به درآمد. تفرج احوال آن جماعت می‌نمود و این مصراع بدیهة فرمود: که هر قوم راست راهی دینی و قبله گاهی. چون شاه نظام کلاه خود را بر سر کج نهاده بود امیر خسرو گفت:
هوش مصنوعی: پادشاه از معنی یک بیت شعر سوال کرد. پاسخ داد که در یکی از روزهای جشن، گروهی از یهودیان طبق سنت خود برای غسل به کنار دریا می‌رفتند. در آن زمان، شاه نظام اولیا از خانقاه خارج شد و مشغول تماشای حال آن جماعت بود و سپس این جمله را به طور ساده بیان کرد: که هر قوم، راهی در دین و قبله‌ای دارند. چون شاه نظام کلاهی کج بر سر داشت، امیر خسرو گفت:
من قبله راست کردم بر طرف کج کلاهی.
هوش مصنوعی: من به سمت راست تنظیم شدم و به طرف کسی که کلاهی کج دارد، نگاه می‌کنم.
چون سخن مولانا بدین جا رسید دست بر سر برد که کلاه خود را کج نهاده به شاه بنماید. کج کردن طاقیه و صیحه زدن و جان دادن وی مقارن بود و کان ذلک فی سنهٔ عشرین بعد الالف. این بیت و قطعه از اونوشته شد:
هوش مصنوعی: هنگامی که مولانا این کلمات را گفت، دستش را بر سر گذاشت و کلاهش را کج کرد تا به شاه نشان دهد. کج کردن کلاه و فریاد زدن او همزمان با جان دادن او بود و این واقعه در سال بیست پس از هزاره اتفاق افتاد. این یک بیت و قطعه از آن زمان نوشته شده است.
مرا هر شب چو دزدان خواب گرد چشم تر گردد
دلم را با غمت بیدار بیند باز برگردد
هوش مصنوعی: هر شب وقتی می‌خوابم، مانند دزدان، غم تو به من فشار می‌آورد و دل دلتنگم به خاطر تو بیدار می‌ماند و دوباره به یاد تو می‌افتد.
دوست آنست کو معایبِ دوست
همچو آیینه رو برو گوید
هوش مصنوعی: دوست واقعی کسی است که عیب‌های دوستش را به طور صریح و بدون واهمه به او بگوید، مانند آینه‌ای که تصویر را شفاف و بدون پرده نمایش می‌دهد.
نه که چون شانه با هزار زبان
پس سر رفته مو به مو گوید
هوش مصنوعی: نه اینکه مثل شانه که با هزار زبان حرف می‌زند، مو به مو از جزئیات بگوید و قضایا را به دقت توضیح دهد.