بخش ۱۵ - ابوالوفای خوارزمی
از کبار مشایخ خوارزم است. مردم خوارزم به سبب حسن خلق او را فرشتهٔ روی زمین لقب کرده بودند. جامع علم و عمل و صفات حمیده بوده. او را جناب شیخ ابوالفتح که به چند واسطه از مریدان حضرت شیخ نجم الدین کبری است تربیت نموده. گویند جناب جلال الدین محمد رومی الملقّب به مولوی صاحب کتاب مثنوی، به ظهور او خبر داده. مولانا حسین بن حسن خوارزمی صاحب شرح مثنوی موسوم به جواهر الاسرار از مریدان اوست. باری رسالهٔ کنز الجواهر از تصنیفات شیخ است. وفاتش در سنهٔ ۸۳۵ و این رباعیات از اوست:
رباعی
در سینه کسی که درد پنهانش نیست
چون زنده نماید او دل و جانش نیست
رو درد طلب که علت بی دردی
دردیست که هیچگونه درمانش نیست
٭٭٭
چون بعض ظهورات حق آمد باطل
پس منکر باطل نبود جز جاهل
در کل وجود هر که جز حق بیند
باشد ز حقیقة الحقایق غافل
٭٭٭
من از تو جدا نبودهام تا بودم
این است دلیل اختر مسعودم
در ذات تو ناپدیدم ار معدودم
در نور تو ظاهرم اگر موجودم
٭٭٭
در مذهب آنکه عقل او هست تمام
هستیها را جز به عدم نیست قیام
تا نیست نگردی نشوی هست از آنک
هستی است که نیستی نهادندش نام
٭٭٭
بد کردم و اعتذار بدتر ز گناه
زیرا که درین هست سه دعوی تباه
دعوی وجود و دعوی قوة و فعل
لاحول و لاقوة الا باللّه
بخش ۱۴ - امین بلیانی قُدِّسَ سِرُّه: شیخ امین الدین محمد بن شیخ علی بن شیخ ضیاءالدین مسعود. مولد و منشأ آن جناب بلیان و آن از مضافات کازرون شیراز است. اجداد عظامش از علمای راه بین و عرفای با یقین. خود در خدمت شیخ اوحدالدین عبداللّه بن ضیاءالدین مسعود- که از فرزندگان شیخ ابوعلی دقاق است- به مراتب عالیه رسیده و پس از وی پیشوای مردمان گردیده. غرض، شیخی بزرگوار و از عرفای کبار است. در سنهٔ ۷۴۵ رحلت نموده. این چند رباعی از ایشان نوشته میشود. گویند رباعی آخری رادر دامن خرقهٔ خود نوشته بوده است:بخش ۱۶ - اوحدی مراغه ای: قدوهٔ عرفا و زبدهٔ فضلای زمان خود بوده و مدت مدیدی سیاحت فرموده. به سبب توطن در اصفهان از اهل آن شهر مشهور شده. اما مراغهای است. در علوم ظاهری و باطنی و کمالات صوری ومعنوی مفخر دوران است و ظهورش در عهد دولت ارغون خان است. دست طلب گریبان دلش را به جانب اهل حال کشیدو شراب معرفت از دست شیخ ابوحامد اوحد الدین کرمانی چشید. لهذا تخلص خود را اوحدی قرارداد و زبان به اظهار حقایق گشاد. مثنوی جام جم از اوست. وفاتش در سنهٔ ۷۳۸ در اصفهان بود. از منتخبات مثنوی و دیوان او نوشته میشود مِنْمثنوی جام جم:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از کبار مشایخ خوارزم است. مردم خوارزم به سبب حسن خلق او را فرشتهٔ روی زمین لقب کرده بودند. جامع علم و عمل و صفات حمیده بوده. او را جناب شیخ ابوالفتح که به چند واسطه از مریدان حضرت شیخ نجم الدین کبری است تربیت نموده. گویند جناب جلال الدین محمد رومی الملقّب به مولوی صاحب کتاب مثنوی، به ظهور او خبر داده. مولانا حسین بن حسن خوارزمی صاحب شرح مثنوی موسوم به جواهر الاسرار از مریدان اوست. باری رسالهٔ کنز الجواهر از تصنیفات شیخ است. وفاتش در سنهٔ ۸۳۵ و این رباعیات از اوست:
هوش مصنوعی: او از شخصیتهای برجسته خوارزم بود که مردم به دلیل خلق و خوی نیکو، او را فرشته روی زمین نامیده بودند. او در علم و عمل و نیز در صفات نیکو به کمال رسیده بود. جناب شیخ ابوالفتح، که از مریدان شیخ نجمالدین کبری به شمار میرفت، او را تربیت کرده بود. همچنین گفته میشود که جلالالدین محمد رومی، معروف به مولوی، ظهور او را پیشگویی کرده بود. مولانا حسین بن حسن خوارزمی، که به تألیف شرح مثنوی معروف به جواهر الاسرار پرداخته، از مریدان او بود. او تألیفاتی از جمله رساله کنز الجواهر دارد. او در سال ۸۳۵ هجری قمری درگذشت و بعضی از رباعیات با نام او شناخته میشود.
در سینه کسی که درد پنهانش نیست
چون زنده نماید او دل و جانش نیست
هوش مصنوعی: اگر کسی در درون خود دردی پنهان داشته باشد، دیگر روح و جان او زنده و شاداب نخواهد بود.
رو درد طلب که علت بی دردی
دردیست که هیچگونه درمانش نیست
هوش مصنوعی: در جستجوی درد و رنج باش، زیرا درد ناشی از نداشتن درد، نوعی درد است که هرگز درمانی برای آن وجود ندارد.
چون بعض ظهورات حق آمد باطل
پس منکر باطل نبود جز جاهل
هوش مصنوعی: وقتی برخی از نشانههای حقیقت آشکار میشود، کسی که باطل را انکار میکند تنها جاهل است.
در کل وجود هر که جز حق بیند
باشد ز حقیقة الحقایق غافل
هوش مصنوعی: هر کسی که به جز حقیقت مطلق (حق) را ببیند، از درک واقعیات عمیق و اصلی دور است.
من از تو جدا نبودهام تا بودم
این است دلیل اختر مسعودم
هوش مصنوعی: من همیشه در کنار تو بودهام و این موضوع دلیل خوشبختی من است.
در ذات تو ناپدیدم ار معدودم
در نور تو ظاهرم اگر موجودم
هوش مصنوعی: اگرچه من در ذات تو نهان هستم و به تعداد انگشت شماری میتوانم موجودیت داشته باشم، اما وقتی در نور تو باشم، به وضوح نمایان میشوم.
در مذهب آنکه عقل او هست تمام
هستیها را جز به عدم نیست قیام
هوش مصنوعی: در دین کسی که عقل او کامل است، هیچ چیزی جز عدم و نیستی وجود ندارد که بتواند به آنها استناد کند.
تا نیست نگردی نشوی هست از آنک
هستی است که نیستی نهادندش نام
هوش مصنوعی: تا زمانی که نیستی، نمیتوانی به چیزی تبدیل شوی. به همین دلیل است که واژه «نیستی» به چیزی گفته میشود که در حقیقت وجود ندارد.
بد کردم و اعتذار بدتر ز گناه
زیرا که درین هست سه دعوی تباه
هوش مصنوعی: من کار بدی انجام دادم و عذرخواهی من بدتر از خود گناه است، زیرا در این کار سه مشکل جدی وجود دارد.
دعوی وجود و دعوی قوة و فعل
لاحول و لاقوة الا باللّه
هوش مصنوعی: ادعای وجود و ادعای قدرت و عمل، هیچ نیرویی و هیچ قدرتی جز با کمک خداوند نیست.