بخش ۱۴۶ - مراد قزوینی
سالکی صاحب نفس و فقیری پاک از هوس بوده. این شعر از اوست:
عمری به در صومعهٔ شیخ نشستیم
جز غیبت رندان نشنیدیم کرامت
بخش ۱۴۵ - محمد مازندرانی قُدِّسَ سِرُّهُ: اسمش ملامحمد، ملقب به صوفی، از اهل مازندران بهشت نشان. جامع فضایل نیکو و حاوی خصایل دلجو بود. صاحب آتشکده لقبش را تخلص دانسته و او را اصفهانی خوانده و خالوی مولوی جامی شمرده و چنین نیست به اسم تخلص میکند و مازندرانی است و به اتفاق ابوحیان طبیب و مولانا حسینعلی یزدی در هندوستان به سر میبرده. مدتی هم در کشمیر بوده. به خواهش جهانگیر از کشمیر به دهلی رفته. در سنهٔ ۱۰۳۵ در سرهند وفات یافته. دیوانش به نظر رسید. یک دو هزار بیت است. بعضی اشعار در مذمت اهل هند دارد. به هر صورت از آن جناب است:بخش ۱۴۷ - محمد دهلوی عَلَیهِ الرحّمةُ: نام شریف آن جناب سید محمد گیسودراز مشهور به غریب نواز. از سادات حسینی و از اکابر سلسلهٔ چشتیه و از مریدان شیخ نصیرالدین دهلوی. در گلبرگهٔ دکن ساکن بوده و آشنایان را تربیت مینموده. کتاب اسرار الاسماء از اوست:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سالکی صاحب نفس و فقیری پاک از هوس بوده. این شعر از اوست:
هوش مصنوعی: سالکی که به پاکی نفس و دوری از خواستههای نفسانی شناخته میشود، شاعر این شعر است:
عمری به در صومعهٔ شیخ نشستیم
جز غیبت رندان نشنیدیم کرامت
هوش مصنوعی: سالها در کنار عارفان بودیم، اما جز بدگویی و عیبجویی از دیگران چیزی نشنیدیم و از فضل و بزرگواری خبری نبود.