بخش ۱۲۷ - قطب جامی قُدِّسَ سِرُّهُ
و هُوَ شیخ قطب الدین محمدبن شمس الدین مطهر بن شیخ ابونصر احمد جامی. از اکابر مشایخ بوده. گاهی محمد و گاهی ابن مطهر و گاهی قطب تخلص مینموده. چون غالباً قطب تخلص کرده. درین حرف ثبت شد. از اشعار آن جناب نوشته شد:
دل از دنیا به کلی بسته دارید
سراندر راه حق پیوسته دارید
دلی را کو نشد دیوانهٔ عشق
به زنجیر شریعت بسته دارید
چو در میدان وحدت کرد جولان
عنان مرکبش آهسته دارید
٭٭٭
کی بود کز دست نفس شوم سرکش وارهم
وز هوایِ این جهان تنگِ ناخوش وارهم
جامِ می از دست ساقیِ اجل گیرم چوقطب
درکشم آزادهوار از هر کشاکش وارهم
رباعی
وقت است که دل کمِ دو عالم گیرد
حاصل شدن مرادِ ما کم گیرد
شادی چو به دست مینیاید زین پس
اُمیدِ بریده دامنِ غم گیرد
بخش ۱۲۶ - قیری بغدادی: از مشایخ کرام و افاضل عالی مقام و در طریقت صاحب مقامات عظام بوده و طالبان را تربیت مینمود. زیاده بر این از حالاتش اطلاعی حاصل نگردید. از اوست:بخش ۱۲۸ - کمال خجندی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ: نام شریفش شیخ کمال الدین مسعود، از اعاظم خجند بوده و از فیض صحبت اهل حال و ارباب کمال علایق و عوایق دنیوی را ترک نموده، به خدمت عرفا مشغول و از یاد غیر معزول، به زیارت مکّهٔ معظمه رفته و پس از مراجعت در تبریز توطن گرفته. مدتها مجمعش مرجع عرفاء و فضلا بود و جمعی کثیر را تربیت نمود. عاقبت توقتیمش خان ترک به تبریز آمد. شیخ را به همراه خود به سرای ترکستان برد. او بعد از چهار سال، دیگرباره به تبریز مراجعت نمود. سلطان حسین ابن اویس جلایر در تبریز به جهت او منزلی نیکو ترتیب داد و شیخ به عبادت مشغول شد. میران شاه بن تیمور به دیدن وی رفت و در اثنای سیر باغچهٔ او میوهای از آن باغ خورده هزار دینار قرض شیخ را داد. وفاتش در تبریز در سنهٔ ۷۹۲ و بعضی در سنهٔ ۸۰۳ گفتهاند. این اشعار از اوست:
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و هُوَ شیخ قطب الدین محمدبن شمس الدین مطهر بن شیخ ابونصر احمد جامی. از اکابر مشایخ بوده. گاهی محمد و گاهی ابن مطهر و گاهی قطب تخلص مینموده. چون غالباً قطب تخلص کرده. درین حرف ثبت شد. از اشعار آن جناب نوشته شد:
هوش مصنوعی: شیخ قطبالدین محمد، پسر شمسالدین مطهر و نوه شیخ ابونصر احمد جامی از بزرگان مشایخ به حساب میآید. او گاهی با نام محمد، گاهی با نام ابن مطهر و گاهی نیز با نام قطب معرفی میشده است. به دلیل اینکه بیشتر اوقات از نام قطب استفاده میکرده، این نام در تاریخ ثبت شده است. اشعار او نیز به یادگار مانده است.
دل از دنیا به کلی بسته دارید
سراندر راه حق پیوسته دارید
هوش مصنوعی: دل خود را از تعلقات دنیوی جدا کنید و تمام تمرکز و تلاش خود را در مسیر حق قرار دهید.
دلی را کو نشد دیوانهٔ عشق
به زنجیر شریعت بسته دارید
هوش مصنوعی: دلهایی که به عشق دیوانه شدهاند، نباید به قوانین و قیود شرع محدود شوند.
چو در میدان وحدت کرد جولان
عنان مرکبش آهسته دارید
هوش مصنوعی: وقتی در عرصهی یکتایی و همراستایی قرار میگیری، باید آرام و با احتیاط عمل کنی.
کی بود کز دست نفس شوم سرکش وارهم
وز هوایِ این جهان تنگِ ناخوش وارهم
هوش مصنوعی: کیست که بتواند از چنگال نفس سرکش خود رهایی یابد و از هوای نامطبوع و تنگ این دنیا فاصله بگیرد؟
جامِ می از دست ساقیِ اجل گیرم چوقطب
درکشم آزادهوار از هر کشاکش وارهم
هوش مصنوعی: مینوشی از دست ساقیِ مرگ، مانند قطبی که در مسیری استوار و آزاد، از هر تنش و مشکل دوری میکند.
وقت است که دل کمِ دو عالم گیرد
حاصل شدن مرادِ ما کم گیرد
هوش مصنوعی: زمانی است که دل باید از دو جهان بهرهمند شود، چون تحقق خواسته ما به آسانی به دست نمیآید.
شادی چو به دست مینیاید زین پس
اُمیدِ بریده دامنِ غم گیرد
هوش مصنوعی: وقتی که شادی به دست نمیآید، دیگر امیدی باقی نمیماند و غم جای آن را میگیرد.