گنجور

بخش ۱۱۷ - فقیر دهلوی عَلَیهِ الرَّحمةِ

اسمش میر شمس الدین و چون از بنی عباس بوده به میر شمس الدین الی عباسی شهرت نموده. تحصیل مراتب علمی در خدمت علمای شاه جهان آباد کرده و در فقه و کلام و حدیث، صاحب مایه و بلندپایه، با وجود فضایل، طالب خدمت درویشان و غالب اوقات در صحبت ایشان. آخرالامر از برکت معاشرت ایشان به ترک علایق و عوایق دنیوی گفته و ظاهراًوباطناً طریق طریقت پذیرفته ملبس به لباس فقر شده سیاحت نموده و درجات عالیه حاصل فرمود ودر نظم ونثر تألیفات دارند و در عروض و قافیه رسالات پرداخته‌اند. دیوانش هفت هزار بیت می‌شود. با علی قلیخان لگزی معاصر بوده. از اشعار اوست:

مِنْغزلیّاتِه
رباعی
نیست ممکن که به یک شهر دو سلطان باشد
در دل هر که غم اوست غم عالم نیست

٭٭٭

درد ما را چاره درد دیگر است
چون خمار می که از می می‌رود

٭٭٭

یار در چشم و دیدنش مشکل
راه نزدیک و طی شدن دشوار

٭٭٭

با آنکه پاره کردیم زنجیر عقل صد بار
زان زلف می‌توان بست ما را به تار مویی

٭٭٭

اثر از هستیم نگذاشت فکر آتشین خویی
زسامانم چه می‌پرسی سری مانده است و زانویی
در چشم کسی که صاحب عرفان است
واجب ظاهر به صورت امکان است
زان گونه که حرف و صوت خیزد ز نفس
پیدایی ما از نفس رحمان است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسمش میر شمس الدین و چون از بنی عباس بوده به میر شمس الدین الی عباسی شهرت نموده. تحصیل مراتب علمی در خدمت علمای شاه جهان آباد کرده و در فقه و کلام و حدیث، صاحب مایه و بلندپایه، با وجود فضایل، طالب خدمت درویشان و غالب اوقات در صحبت ایشان. آخرالامر از برکت معاشرت ایشان به ترک علایق و عوایق دنیوی گفته و ظاهراًوباطناً طریق طریقت پذیرفته ملبس به لباس فقر شده سیاحت نموده و درجات عالیه حاصل فرمود ودر نظم ونثر تألیفات دارند و در عروض و قافیه رسالات پرداخته‌اند. دیوانش هفت هزار بیت می‌شود. با علی قلیخان لگزی معاصر بوده. از اشعار اوست:
هوش مصنوعی: میر شمس الدین، که از نسل بنی عباس است، به همین دلیل به میر شمس الدین الی عباسی معروف شده است. او در دوران شاه جهان در کنار علمای بزرگ تحصیل کرد و در زمینه‌های فقه، کلام و حدیث بسیار برجسته و مورد احترام بوده است. با وجود فضایلش، علاقه زیادی به خدمت به درویشان داشت و غالباً در کنار آن‌ها بود. در نهایت، به برکت این ارتباط، از تعلقات دنیوی فاصله گرفت و به صورت ظاهری و باطنی به روش صوفیانه روی آورد و لباس فقر پوشید و در سفرهای متعدد به درجات عالی نائل آمد. او در شعر و نثر آثار قابل توجهی دارد و در عرصه عروض و قافیه نیز رساله‌هایی نوشته است. دیوان شعر او شامل هفت هزار بیت است. او هم‌عصر با علی قلیخان لگزی بوده و از جمله اشعار او به شمار می‌رود.
نیست ممکن که به یک شهر دو سلطان باشد
در دل هر که غم اوست غم عالم نیست
هوش مصنوعی: در یک جامعه نمی‌توان دو حکمرانی همزمان وجود داشته باشد. کسی که دلتنگ یا نگران یک نفر است، نمی‌تواند به دیگر مشکلات و غم‌های جهان توجه کند.
درد ما را چاره درد دیگر است
چون خمار می که از می می‌رود
هوش مصنوعی: دردهای ما تنها با دردهای دیگر تسکین می‌یابند، مانند حال کسی که به خاطر نوشیدن مشروبات الکلی دچار خماری شده است.
یار در چشم و دیدنش مشکل
راه نزدیک و طی شدن دشوار
هوش مصنوعی: دیدن یار برایم سخت است، گویی که راهی نزدیک به او وجود ندارد و عبور از این دشواری‌ها امکان‌پذیر نیست.
با آنکه پاره کردیم زنجیر عقل صد بار
زان زلف می‌توان بست ما را به تار مویی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه بارها زنجیر عقل را پاره کرده‌ایم، همچنان می‌توانیم با یک تار موی زلف تو به بند کشیده شویم.
اثر از هستیم نگذاشت فکر آتشین خویی
زسامانم چه می‌پرسی سری مانده است و زانویی
هوش مصنوعی: آن چنان که در وجودم تأثیری باقی نمانده، از آن روح آتشین که داشتم، حالا چه می‌پرسی؟ فقط یک سر و زانوی خمیده از من مانده است.
در چشم کسی که صاحب عرفان است
واجب ظاهر به صورت امکان است
هوش مصنوعی: در چشم کسی که به درک عمیق و معنوی رسیده، لازم است که واقعیات جهان به شکل ممکن و قابل مشاهده نمایش داده شوند.
زان گونه که حرف و صوت خیزد ز نفس
پیدایی ما از نفس رحمان است
هوش مصنوعی: به‌گونه‌ای که صدا و کلام از نفس انسان برمی‌خیزد، وجود ما نیز از نفس رحمان ناشی می‌شود.