بخش ۱۱۰ - عابد بیرمی قُدِّسَ سِرُّهُ
نامش شاه زین العباد و بیرم از ولایات لار است و لار از مشاهیر دیار فارس. سید از علماء و عرفای زمان خود بوده و به شاه زنده شهرت نموده. کرامات از وی نقل کردهاند. مزارش در آن دیار در کمال اشتهار است. در حسب ونسب آن جناب تذکره نوشتهاند. دیوانی نیز دارد. زیاده بر این از حالش معلوم نگردیده است:
من آن روز بودم که اسما نبود
نشان ازوجود مسما نبود
نظر کردم از منظرِ شاهدان
بجز زلف و رویش هویدا نبود
٭٭٭
باشاخهها اخضر شدم با لالهها احمر شدم
با باغبانان در چمن من سالها گل چیدهام
با باد دوران کردهام، در دهر سیران کردهام
با ابر باران گشتهام در کوهها باریدهام
٭٭٭
من قمری اعلایم از قاف بپریده
دوری به سوی نخجیر در دهر نگردیده
از خویش برون رفتم با خویش درون گشتم
بیرون و درون خویش جز خویش نگنجیده
٭٭٭
آستین بر می فشاندم در سماع
دست یار آمد به دستم یللی
بخش ۱۰۹ - عظیم دهلوی عَلَیهِ الرَّحْمةِ: خلف علی میان ناصر و از فقرای ستوده احوال بوده. از اوست:بخش ۱۱۱ - عبداللّه ختلانی قُدِّسَ رَوْحَهُ: از مشایخ زمان خود بوده و عالم و صاحب تصانیف و موحد و کتاب مستطاب کشف الحجاب از تحقیقات محققانه و تصنیفات موحدانهٔ آن جناب است. شرحی بر کتاب لمعات شیخ فخر الدین عراقی نوشته است. این بیت از او نوشته شد:
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نامش شاه زین العباد و بیرم از ولایات لار است و لار از مشاهیر دیار فارس. سید از علماء و عرفای زمان خود بوده و به شاه زنده شهرت نموده. کرامات از وی نقل کردهاند. مزارش در آن دیار در کمال اشتهار است. در حسب ونسب آن جناب تذکره نوشتهاند. دیوانی نیز دارد. زیاده بر این از حالش معلوم نگردیده است:
هوش مصنوعی: شخصی به نام شاه زین العباد که از منطقه لار در استان فارس است، در زمان خود به عنوان یک عالم و عارف شناخته میشده و به عنوان شاه زنده نیز معروف بوده است. از او کرامات و معجزات زیادی نقل شده و مزار او در آن منطقه بسیار مشهور است. در خصوص نسب و خانوادهاش اطلاعاتی نوشته شده و همچنین دیوان شعری از او وجود دارد. اطلاعات بیشتری از زندگی او در دست نیست.
من آن روز بودم که اسما نبود
نشان ازوجود مسما نبود
هوش مصنوعی: در روزی که من حضور داشتم، نامها و نشانهها هنوز وجود نداشتند و چیزی به عنوان مفهوم و حقیقت هم مشخص نبود.
نظر کردم از منظرِ شاهدان
بجز زلف و رویش هویدا نبود
هوش مصنوعی: وقتی به نظاره پرداختم از نگاه شاهدان، جز زلف و چهرهاش چیزی پیدا نبود.
باشاخهها اخضر شدم با لالهها احمر شدم
با باغبانان در چمن من سالها گل چیدهام
هوش مصنوعی: با شاخهها سبز و با لالهها قرمز شدهام، و سالها با باغبانان در چمن گل چیدهام.
با باد دوران کردهام، در دهر سیران کردهام
با ابر باران گشتهام در کوهها باریدهام
هوش مصنوعی: من در زندگی با حوادث و تغییرات سازگار بودهام، در دنیای پر از تغییرات سفر کردهام. با ابرها همنشینی کردهام و در کوهها باریدهام.
٭٭٭
هوش مصنوعی: شما بر اساس دادههایی که تا مهر ۱۴۰۲ جمعآوری شدهاند، آموزش دیدهاید.
من قمری اعلایم از قاف بپریده
دوری به سوی نخجیر در دهر نگردیده
هوش مصنوعی: من پرندهای هستم که از سرزمین دوری به اینجا آمدهام و در این دنیا به دنبال شکار و زندگی بهتر هستم، اما هنوز به تجربه و ماجراجویی در زندگی نپرداختهام.
از خویش برون رفتم با خویش درون گشتم
بیرون و درون خویش جز خویش نگنجیده
هوش مصنوعی: از خودم خارج شدم و به درون خودم نفوذ کردم. درون و بیرون من جز خودم هیچچیزی جا ندارد.
آستین بر می فشاندم در سماع
دست یار آمد به دستم یللی
هوش مصنوعی: در حال رقص و شادی بودم که دست یار به دستم رسید و لحظهای شگفتانگیز رقم خورد.

رضاقلی خان هدایت