گنجور

بخش ۶۵ - نظام کرمانی

و هُوَ زبدة العلما و قدوة العرفا مولانا احمدبن حاج عبدالواجد. والدش از علمای ربانی و از طلاب منهاج عرفانی بود. بعد از اینکه در فرزند خود حالات عالیه و مقامات متعالیه دید در طریقهٔ طریقت مرید پسر خود گردید. غرض، مولانا بعد از تکمیل کمالات دست ارادت به میرزا محمد حسین کرمانی متخلص به رونق داد و قدم در جادهٔ سلوک نهاد و به معارج بلند و مدارج ارجمند رسیده و جمعی از اهل زمان اخلاص و ارادت او را گزیدند و به حالات پسندیده فایض گردیدند. الحق مولانا مردی صاحب حال و حمیده خصال بود و فقیر مکرر به فیض صحبت او رسید. آخرالامر در کرمان در سنهٔ ۱۲۴۰ به ریاض رضوان خرامید. مزارش در خارج کرمان است و زیارتگاه مریدان است. گاهی مثنوی منظوم می‌فرموده. از اوست:

گر شدیم از پیروان اولیا
در مصیبت‌ها و رنج و ابتلا
این نه جای شکوه باشد نه گله
بل بود اقوم طریق عادله
این مقام شکر جود پادشاست
پیروی کردن به مردان خداست
ناشنیده کس درین دیر سپنج
که بدندی اولیا بی درد و رنج
هرکه قربش بیش افزونش بلاست
مؤمنان را این نشانی از ولاست
ما چو کاه هستیم ومهرش کهربا
جمله ما مجذوب او جذاب ما
در حقیقت در تو می‌باشد عدو
هر که با ما دشمن است ای نور هو
بخش ۶۴ - نور علی شاه اصفهانی: خلف الصدق فیض علی شاه طبسی رحمة اللّه بوده و اصل ایشان از رقهٔ طبس است و سلسلهٔ ایشان از نجباء ارباب کمال و علمای آن ولایت بوده‌اند و میرزا عبدالحسین والد ایشان که به فضل علیشاه مشهور است با فرزند خود به اصفهان و شیراز آمدند و طالب سلوک شدند. بالاخره پدر و پسر هر دو مرید سید معصوم علی شاه هندی بودند و سید مذکور به اذن جناب شاه علی رضای دکنی به ایران آمده بود و طالبان را ارشاد می‌نمودو طریقت نعمة اللّهی داشت. گویند سیدی پاکیزه خصال و کاملی صاحب حال بود. غرض، در بدو دولت زندیه در شیراز توقف کرد. جمعی از در اقرار درآمدند و جمعی منکر شدند. آخرالامر کریم خان زند حکم به اخراج ایشان از شیراز داد. لهذا سید با مریدان قدم از شهر بیرون نهاد. در بلاد ایران پای سیاحت گشاد.بخش ۶۶ - نیاز شیرازی: اسم شریفش آقا محمدرضا، خلف الصدق جناب شیخ المتأخرین آقا محمد هاشم ذهبی بود و در آغاز شباب از کسب علوم کامیاب گردید و چندی دبیری گزید. بعد ترک نمود و انزوا و آرام قبول فرمود و به عبادات شرعیه قیام و اقدام می‌کرد و به صحبت احباب به سر می‌آورد و جمعی از ارباب کمال و اصحاب جلال با وی انیس و جلیس بودند و در باغ و راغ با یکدیگر موافقت و مرافقت می‌نمودند. الحق در فنون کمالات نظماً و نثراً نهایت ربط داشت و گاهی در اعداد اوقاتی مصروف می‌کرد. غرض، به حسن خلق و تواضع و لطافت طبع و حدت ذهن و استقامت حال و اخلاق حمیده معروف بود و رشتهٔ مؤالفت فی مابین فقیر و وی مستحکم بود. آخر در سنهٔ ۱۲۳۴ وفات نمود. این چند بیت از اوست:

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و هُوَ زبدة العلما و قدوة العرفا مولانا احمدبن حاج عبدالواجد. والدش از علمای ربانی و از طلاب منهاج عرفانی بود. بعد از اینکه در فرزند خود حالات عالیه و مقامات متعالیه دید در طریقهٔ طریقت مرید پسر خود گردید. غرض، مولانا بعد از تکمیل کمالات دست ارادت به میرزا محمد حسین کرمانی متخلص به رونق داد و قدم در جادهٔ سلوک نهاد و به معارج بلند و مدارج ارجمند رسیده و جمعی از اهل زمان اخلاص و ارادت او را گزیدند و به حالات پسندیده فایض گردیدند. الحق مولانا مردی صاحب حال و حمیده خصال بود و فقیر مکرر به فیض صحبت او رسید. آخرالامر در کرمان در سنهٔ ۱۲۴۰ به ریاض رضوان خرامید. مزارش در خارج کرمان است و زیارتگاه مریدان است. گاهی مثنوی منظوم می‌فرموده. از اوست:
هوش مصنوعی: او زبدۀ علما و الگویی برای عارفان است، مولانا احمد بن حاج عبدالواجد. پدرش از علمای الهی و دانشجویان طریقت عرفانی بود. پس از اینکه او ویژگی‌های عالی و مقام‌های بلند را در پسرش مشاهده کرد، به عنوان مرید او در طریق طریقت قدم گذاشت. مولانا، بعد از تمام کردن کمالاتش، دست ارادت به میرزا محمد حسین کرمانی، مشهور به رونق، داد و وارد مسیر سلوک شد. او به مراتب عالی و مقامات رفیع دست یافت و جمعی از اهل زمان به او اخلاص و ارادت ورزیدند و از حالات نیکو بهره‌مند شدند. واقعاً مولانا مردی با حال و ویژگی‌های خوب بود و فقرا بارها از فیض حضور او بهره‌مند شدند. سرانجام، در سال ۱۲۴۰ در کرمان به نعمت‌های بهشتی نائل آمد و مزارش در خارج از کرمان قرار دارد و زیارتگاه مریدانش است. گاهی نیز اشعار مثنوی می‌سرود.
گر شدیم از پیروان اولیا
در مصیبت‌ها و رنج و ابتلا
هوش مصنوعی: اگر ما از پیروان بزرگانی باشیم که در برابر مشکلات و سختی‌ها صبورند و با صبر و استقامت آنها را تحمل می‌کنند،
این نه جای شکوه باشد نه گله
بل بود اقوم طریق عادله
هوش مصنوعی: این مکان نه برای شکایت و گلایه است، بلکه محلی است برای پیروی از راه راست و درست.
این مقام شکر جود پادشاست
پیروی کردن به مردان خداست
هوش مصنوعی: این جایگاه نشانه‌ی محبت و بخشش خداوند است و پیروی از مردان بزرگ و راستین الهی در این مسیر اهمیت دارد.
ناشنیده کس درین دیر سپنج
که بدندی اولیا بی درد و رنج
هوش مصنوعی: در این مکان مقدس، هیچ‌کس صدای درد و رنج اولیا را نمی‌شنود و آنان بدون هیچ زحمت و دشواری به مقام آرامش رسیده‌اند.
هرکه قربش بیش افزونش بلاست
مؤمنان را این نشانی از ولاست
هوش مصنوعی: هر چه کسی نزد خداوند جایگاه بیشتری داشته باشد، بیشتر در معرض بلاها و سختی‌ها قرار می‌گیرد. این از ویژگی‌های مؤمنان است که نشان‌دهنده‌ی مقام و ارادت آنها به خداست.
ما چو کاه هستیم ومهرش کهربا
جمله ما مجذوب او جذاب ما
هوش مصنوعی: ما مانند کاه هستیم که به مهر و محبت او مانند کهربا جذب شده‌ایم. همه ما تحت تأثیر زیبایی و جذابیت او قرار داریم.
در حقیقت در تو می‌باشد عدو
هر که با ما دشمن است ای نور هو
هوش مصنوعی: در واقع، هر کسی که با ما دشمنی کند، در حقیقت دشمن خود تو است، ای نور هدایت.