اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مردی است معقول و نامش میرغلام رسول و به محمد علی شهرت کرده. در علوم متداوله ماهر و اظهار حکمت طبیعی و عقلی و رمل و شعر از احوال و اطوارش ظاهر. در بسیاری از ولایات ایران سیاحت کرده و با اعالی و ادانی روزگاری به سر آورده. با مشایخ معاصرین صحبتها داشته و در فن عرفان مثنویها نگاشته. طالب معاشرت طایفهٔ درویشان و خود نیز از طبقهٔ ایشان بوده. مسافرت عراقین و فارس و زیارت عتبات عالیات دریافته. به صحبت شیخ خالد کُرد رسیده و معاشرت شیخ احمد لحساوی گزیده. فقیر را در شیراز صحبتش دست داد و ابواب آشنایی گشاد. اشعار بسیار از هر سیاقی داشت و مثنویات متعدده منظوم کرده. از جمله هفت دفتر در بحر رمل مشتمل بر تحقیقات و حکایات. مثنوی دیگر موسوم به خمخانه و میخانه، مثنوی دیگر در حکایت عشقبازی، دیوان غزلیات نیز تمام کرده بودند. پس از حرکت از شیراز دیگر اشعار آن جناب دست نداد. این چند بیت در خاطر بود. ان شاءاللّه بعد اشعار ایشان را تحصیل و قلمی خواهد نمود:
هوش مصنوعی: مردی به نام میرغلام رسول که به محمد علی معروف است، دارای عقل و تفکری منطقی است. او در علوم مختلف مهارت دارد و دانشهای طبیعی و عقلی را به خوبی بیان میکند. او همچنین در زمینههای شعر و رمل هم دارای تجربه است. این مرد در نقاط مختلف ایران سفر کرده و با افراد برجسته و فرهیخته ایام خوشی را گذرانده است. او با بزرگانی از همعصر خود گفتگو کرده و در زمینه عرفان نیز آثار شعری نوشته است. به دوستی با درویشان علاقهمند بوده و خود نیز جزو آن گروه بوده است. او به عراق، فارس سفر کرده و عتبات عالیات را زیارت نموده است. در دورهای با شیخ خالد کند و همچنین با شیخ احمد لحساوی نیز مراوده داشته است. صحبت او با فقیر در شیراز منجر به ایجاد دوستی و ارتباطات گستردهتری شد. او اشعار زیادی در سبکهای مختلف سروده و چندین مثنوی نوشته است، از جمله هفت دفتر در زمینه رمل که شامل تحقیقات و داستانهای مختلف میشود. همچنین او مثنویهایی به نامهای خمخانه و میخانه و یک مثنوی در مورد عشق نیز دارد و دیوان غزلیاتش نیز کامل شده است. پس از ترک شیراز، دیگر اشعار او در دسترس نبوده و تنها چند بیت از آن به یادگار مانده است. امید است که به زودی بتوان اشعار بیشتری از او جمعآوری کرد.
همه جا جلوهٔ یار است چه دیر و چه حرم
حاجیان کرده طلب بادیه پیمایی را
هوش مصنوعی: یار در هر مکانی جلوهگری میکند، چه در زمانهای گذشته و چه در مکانهای مقدس. حاجیان در جستجوی او هستند و در پی سفر به دشت و بیاباناند.
جای در چشم و دل و جان منش هست مدام
همه جا مینگرم آن بت هر جایی را
هوش مصنوعی: من همیشه در فکر و دل و جانم جایگاهی برای آن معشوق دارم و در هر کجا که میروم، به او میاندیشم.
تو در مصر طلب همچون زلیخا منتظر بنشین
که شاید یوسف مقصود باشد کاروانی را
هوش مصنوعی: در جستجوی آن چیز که به دنبالش هستی، مانند زلیخا صبر و انتظار داشته باش، شاید کاروانی بیاید که یوسف مورد نظر تو را به همراه داشته باشد.
یارب چه چشمهایست محبت که من از او
یک قطره آب خوردم و دریا گریستم
هوش مصنوعی: ای خدا، محبت تو چه سرچشمهای دارد که من از آن فقط یک قطره نوشیدم و دریایی از اشک ریختم.
ماییم همه پردهٔ اسرار وجود
پیدا شده ز اختلاف اطوار وجود
هوش مصنوعی: ما همگی نمایانگر رازهای هستی هستیم که از تفاوتهای حالات وجود به ظهور آمدهایم.
ما خود عدمیم لیک ظاهر شده است
از آینهٔ ما همه آثار وجود
هوش مصنوعی: ما خود وجود نداریم، اما ناظر آثار وجود در آینه وجود خود هستیم.
گر عقل بود سپهر گردان دارد
ور جان و تن است این همه حیوان دارد
هوش مصنوعی: اگر عقل وجود داشته باشد، آسمان دورانی خواهد داشت، و اگر تنها جان و تن باشد، پس تمام این مخلوقات از جمله حیوانات موجود هستند.
یارب ز کجا و از چه برخاسته است
این شور و محبتی که انسان دارد
هوش مصنوعی: خدایا، این احساس شوق و محبت که در دل انسان وجود دارد، از کجا نشأت میگیرد؟