برگردان به زبان ساده
و هُوَ قطب المحققین و فخرالالهیین سید محمد الحسینی المشهور به قطب الدین. سلسلهٔ نسب آن جناب به بیست و سه واسطه به حضرت امام همام علی بن الحسینؑمنتهی میشود. اجداد عظامش اکابر دین و اهل یقین بوده و خود اباً عن جد در قصبهٔ نیریز مِنْقصبات فارس توطن فرموده. بعد از استکمال علوم در بقعهٔ شاه داعی اللّه در خدمت جناب شیخ علی نقی اصطهباناتی طی مقامات سلوک کرده به مصاهرت و خلافت مخصوص گردید. مسلم علمای مخالف و مؤالف شده، در ضمنِ مسافرت بسیاری را تربیت کرده. گویند جناب سید محمد نجفی و شیخ جعفر نجفی و شیخ احمد لحساوی و مولانا محراب جیلانی علوم صوریه و معنویه را از آن حضرت اقتباس نمودهاند. خلف الصدق آن جناب میرزا سید علی خلیفه. وی با علمای یهود مناظره فرموده و زیاده از صد نفر به دین حقه درآورد وغرض، جناب سید از متأخرین زمان و معاصر سلطان حسین صفوی بوده و مسافرت بسیاری فرموده. از مشایخ عظام سلسلهٔ علیّهٔ ذهبیه است. در سنهٔ ۱۱۷۳ رحلت نموده. آن جناب را رسالات محققانه و اشعار عربیه و فارسیه است. رسالهٔ فصل الخطاب و رسالهٔ شمس الحکمت و کنز الحکمت و انوار الولایة و نورالهدایة و قصیدهٔ عشقیه و غیره از آثار اوست. تیمّناً و تبرّکاً برخی از اشعار عربیه و مثنویاتش قلمی میشود:
هوش مصنوعی: سید محمد الحسینی معروف به قطبالدین، یکی از بزرگترین محققین و دانشمندان دین است. نسب او به بیست و سه واسطه به حضرت امام علی بن الحسین میرسد و اجداد او از بزرگترین شخصیتهای مذهبی و اهل یقین در دین بودهاند. او در شهر نیریز واقع در فارس زندگی میکرد. پس از تکمیل علوم دینیاش در محل شاه داعیالله، تحت نظر شیخ علی نقی اصطهباناتی مراحل سلوک را طی کرد و به عنوان یک پیشوای خاص شناخته شد. او تعداد زیادی از علمای معروف را تربیت نمود و بسیاری از آنها مانند سید محمد نجفی، شیخ جعفر نجفی و شیخ احمد لحساوی به بهرهمندی از علوم او پرداختند. میرزا سید علی خلیفه، جانشین او به عنوان شخصی متعهد و عالم شناخته میشود که با علمای یهود مناظره کرد و بیش از صد نفر را به دین حق هدایت کرد. سید محمد در زمان سلطنت حسین صفوی زندگی میکرد و سفرهای زیادی داشت. او در سال ۱۱۷۳ درگذشت و آثار متعددی از جمله رسالات و اشعار عربی و فارسی از او برجای مانده است. برخی از این آثار شامل رساله فصل الخطاب، شمس الحکمت و انوار الولایة است. تعدادی از اشعار عربی و مثنویات او نیز برگزیده شدهاند.
اَلْحَمْدُ للّهِ اِنَّ العشقَ قَدْشَرَقَا
مِنْمَشْرِقِ الْقُدْسِ بِأَنْوارٍ قَدْبَرَقَا
هوش مصنوعی: ستایش مخصوص خداوند است که عشق، از مشرق قدس، با نوری درخشان و پرجلوه ظهور کرده است.
یَامَنْتَحَیَّرَ فِیْهِ العاشِقونَ وَمَا
شَمُّوا بِعِرْفانِهِمْمِنْکُنْهِهِ عَبَقَا
هوش مصنوعی: ای کسی که عاشقان در عشق تو گم شدهاند و هیچ بویی از جذبه و زیباییات به مشامشان نرسیده است.
کَتَبْتَ فی قَلْبِهِمْآیاتِ مَعْرِفَتِکْ
مِنْحِکْمةٍ هِیَ فُرْقانُ لِأَهْلِ تُقَی
هوش مصنوعی: تو در دلهای آنان آیات شناخت خود را به نگارش درآوردهای، که حکمت او جداییافکن برای اهل تقواست.
طَلَبْتُ عُمْراً وَلَمْأَعْلَمْبِانَّکَ مَعْ
رُوْحِی وَنُورِکَ مِنْقَلْبِی لَقَدْشَرَقَا
هوش مصنوعی: من عمری را طلبیدم و نمیدانستم که روح و نورت از دل من جدا نمیشود و همیشه در کنار هم هستیم.
وَعَدْتَّنِی جَنَّةَ الْمَأوَی وَنِعْمَتَها
حَسْبِی مَقَامَاتُ اَهْلِ العِشْقِ مُرْتَفِقَا
هوش مصنوعی: تو به من وعده دادهای که بهشت آرامش را به من عطا خواهی کرد و نعمتی که در آن است برای من کافی است؛ چرا که جایگاه عاشقان، بسیار بلند و با ارزش است.
طُوْبَی لِمَنْمَیَّزَ الذَّاتَ القدیمةَ فِی
تَوْحِیْدِهَا عَنْحُدُوْثِ الْخلقِ قد سَبَقا
هوش مصنوعی: خجسته و خوشحال است کسی که ویژگیهای ذات قدیم را در یکتاییاش از مخلوقات تازه جدا کند.
وَإنَّما الْعشقُ اِفْراطُ المَحَبَّةِ بَلْ
مَعْنَاهُ شِدَةُ حُبِّ خالصٍ صَدَقَا
هوش مصنوعی: عشق در واقع شدت و افراط در محبت است و به معنای یک محبت خالص و واقعی میباشد.
بالْعِشق إبْداعُ خَلْقِ العَالَمیْنَ و فی
حَدیثِ قَدْکُنْتُ کَنْزاً شاهِدٌ نَطَقَا
هوش مصنوعی: عشق، خالق شگفتیهای جهان است و من در سخنانم، گنجی هستم که به حقیقت سخن میگوید.
اَلْعِشْقُ نُورُ رَسُولِ اللّهِ سَیِّدِنا
مِرآتِ تَوْحیدٍ الْعُلْیا کَمَا نَطَقا
هوش مصنوعی: عشق، نور پیامبر خداست و آینهای است از بالاترین شکل توحید که او را به زبان آورد.
وَالْعِشقُ نُورُ علیِّ بَلْوِلایَتُهُ
فِی قَلْبِ أَحْبَابِهِ طُوْبَی لِمَنْرُزِقَا
هوش مصنوعی: عشق نوری است که در قلب دوستدارانش میدرخشد. خوشا به حال کسی که از این نور بهرهمند شود.
إذْکانَ نَورُهُمَا بِالذّاتِ وَاحدةً
کَنُوْرَی الْعَیْنِ فِی ادْرَاکِنَا افْتَرقَا
هوش مصنوعی: زمانی که نور آنها (یاران) در جوهر خود یکی بود، مانند نور دو چشم در درک ما، از هم جدا شدند.
أنْوارُ أَحْبَابِهِ فِی العشقِ وَاحِدةُ
طُوبَی لَهُمْوَلِمَنْفِی حُبِّهِمْوَثِقَا
هوش مصنوعی: نور و روشنی دوستداران در عشق یکی است. خوشا به حال آنها و به آنهایی که در عشقشان ثابت و پایدارند.
اَلْحُبُّ اَنْوارُ عَقْلِ الْکُلِّ فِی الْعُقَلا
وَالْبُغْضُ ظُلْمَةُ اِبلیسَ لَقَد فَسَقَا
هوش مصنوعی: عشق نور خرد و فهم در طرفداران خود است، در حالی که کینه و عداوت تاریکی شیطان به شمار میآید، چرا که او از حق منحرف شده است.
أَوْکَارُأرْواحِ اَهلِ الْقُدسِ فِی المَلَأ
الْأَعْلَی وَعِشْقُهُمُ الْعالِی لَقَدْصَدَقَا
هوش مصنوعی: در عالم بالا، مکانهای دلانگیز و روحانی اهل قدس وجود دارد و عشق آنها به صفات والای الهی واقعاً راستین و حقیقی است.
وَفِی الْمَذَاهِبِ قُطاَّعُ الطَّرِیْقِ وَلَا
یَکُونُ آمِناً مِنَ الشَّیطانِ مَنْذَهَقَا
هوش مصنوعی: در بین فرقهها، کسانی هستند که راه را میشکنند و هیچکس که به دنبال آنها برود از شر شیطان در امان نیست.
حَقیقةُ الْعِشْقِ حُبُّ اللّهِ لِلْعُرَفَا
وَهَذَا غَایَةُ الْخَلْقِ الَّذِی خُلِقَا
هوش مصنوعی: عشق واقعی در حقیقت محبت خداوند به عارفان است و این هدف نهایی آفرینش است.
هُمْالّذینَ اِذا مَاتُوا نَجَوا وَلَهُمْ
حَدِیْثُ نَصِّ رَسولِ اللّهِ قَدْسَبَقَا
هوش مصنوعی: آنها کسانی هستند که وقتی میمیرند، وصیت میکنند و برایشان سخنان پیامبر خدا پیشین است.
هُمْفِرْقَةٌ قَدْنَجَوا مِنْنارِ فُرْقَتِهِمْ
بِنُورِ جَنّاتِ عَدْنٍ قَدْشَرَقَا
هوش مصنوعی: این گروه از آتش پراکنده شده رهایی یافتهاند و با روشنایی باغهای بهشتی عدن، به درخشش درآمدهاند.
وَرُوْحُ مَذْهَبِ اهلِ الْعشقِ مُتَحِدٌ
لاَ رَیْبَ فِیْهِ لِمَنْفِی دِیْنِهِ سَبَقَا
هوش مصنوعی: روح مذهب اهل عشق یگانه است و در آن هیچ شکی نیست، برای کسی که دینی ندارد و از آن فراتر رفته است.
وَالْمَذْهَبُ الْحَقُّ بِالتَّحقیقِ مُنْحَصِرا
فِی العشقِ عِنْدَ اُوْلِی العَقْلِ لَقَدْوَقفَا
هوش مصنوعی: روش درست در واقعیت، تنها در عشق برای صاحبان عقل و اندیشه محدود شده است. آنها در این زمینه ایستادهاند و به آن باور دارند.
اِسْتَمْسِکُوا یَا اُوْلِی الْألبابِ وَاعْتَصِمُوا
بِالْعشقِ بَلْعَظَّمُوا مِنْنُورِه الْخَلقا
هوش مصنوعی: ای صاحبان خرد، محکم به عشق چنگ بزنید و در نور آن، به عظمت و بزرگی بیفزایید که همه موجودات از آن نور بهرهمندند.
وَاحَسْرَتَاهُ عَلَی النفسِ الّتی قَنعُتْ
فِی عِشْقِها بِمَجَازٍ کَیْفَ مَا اتَّفَقَا
هوش مصنوعی: آه و افسوس بر آن روحی که در عشقش به چیزی که واقعی نیست، قانع شده است، هرچند چگونه که باشد.
اِذْبَعْدَ أنْلَاحَ فِی الْعُقَبَی حَقِیْقَتُهُ
یَکُونُ خَذْلانَ فِی اَحْزابِ اَهْلِ شَقَا
هوش مصنوعی: پس از آن که در راه بالا رفتن و پیشرفت، حقایق روشن شود، احساس انزوا و تنهایی در جمعهای ناامیدان و بدبختان به وجود خواهد آمد.
یَامَنْتَنَزَّلَ عَنْعِشْقِ الحَقِیقةِ فِی
مَجازِهَا غافِلاً مِنْمَوْطِنٍ سَبَقَا
هوش مصنوعی: ای کسی که از عشق حقیقت به صورت مجازی فرود آمدهای و غافل از جایی هستی که از آن آمدهای.
یَا أَیُّها الْغافِلُ السَّکْرانُ قُمْوَأَفِقْ
إلاَمَ حَتَّامَ رَاحَ الْعُمْرُ فَاسْتَبِقا
هوش مصنوعی: ای غافل مست! بلند شو و بیدار باش. تا کی میخواهی در خواب غفلت بمانی و عمرت به هدر رود؟ برای زندگیات تلاش کن و نگذار زمان از دست برود.
وَارْجِعْاِلَی الْوَطَنِ الْأَصلیِّ مُذّکِراً
وَاشِرْبْشَرَابَ حَقِّ الْعِشْقِ حِیْنَ سَقا
هوش مصنوعی: به زادگاه واقعیات برگرد و در آنجا به یاد بیاور که عشق حقیقی را در زمان مناسب بنوشی.
عَصِیْرَةً من خِصالٍ خَمْسَةٍ وَ بِهَا
یَصْفُوا مَشَارِبُ اَهْلِ اللّهِ اَهْلِ تُقَی
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به پنج ویژگی یا صفت است که بر اساس آن، مشروبات و نوشیدنیهای افرادی که اهل خدا و تقوی هستند، پاک و خالص میشود. این ویژگیها به نوعی نشاندهنده طهارت و پاکی در زندگی معنوی این افراد است.
اَلْجُوْعُ وَالسَّهْرُ وَالصَّمْتُ مُفْتَکِرا
وَالْاعتِزَالُ وَذِکْرُ الْقَلْبِ مُنْفَرقا
هوش مصنوعی: گرسنگی، بیخوابی و سکوت، خلاقیت را به وجود میآورد و کنارهگیری و یادآوری دل، ما را از هم جدا میکند.
فَاصْمُتْوَجُعْوَاعْتَزِلْوَاذْکُرْاِلهَکَ فِی
کُلِّ اللَّیالِی وَکُنْفِی حُبِّهِ غَرِقَا
هوش مصنوعی: سکوت کن و به درد و رنج خود توجه کن و از دنیا کنارهگیری کن. در هر شب یاد خدا را فراموش نکن و در محبت او غرق شو.
قَدْکانَ رُوحِی وَجِسْمِی فِی مَحَبَّةٍ
رَتْقاً فَصَارَ بِفَضْلِ اللّهِ مُنْفَتِقَا
هوش مصنوعی: روح و جسم من در عشق به یکدستی و کمال رسیده بود، اما به لطف خداوند، به مرحلهای جدید و شکوفایی دست یافتم.
وَکانَ نُوْرُ سَماءِ الرُّوحِ مُحْتَجِباً
بِأَرْضِ نَفْسِی وَأَهْوائِی لَهُ غَسَقا
هوش مصنوعی: نور آسمان روح من پشت ارض وجود و خواهشهایم پنهان شده و به شبزندهداری میماند.
لَا تُنْکِروا شَهْقَةَ الْعُشّاقِ إنَّ لَهُمْ
نَاراً وَمَنْکانَ فِی نَارِ الْجَوَی شَهَقَا
هوش مصنوعی: عاشقان را انکار نکنید که آنها شعلهای در دل دارند و هر که در آتش عشق بیفتد، بیاختیار فریاد میزند.
تَخَلَّقُوا بِصِفاتِ اللّهِ وَ انْصَبِغُوا
بِصَبْغَةِ اللّهِ فِی مِنْهاجِ مَنْسَبَقَا
هوش مصنوعی: خود را به ویژگیهای خداوند آراسته کنید و در رنگ و طرز زندگی خود، رنگ خدا را به خود بگیرید.
مَنْجَدَّ قَدْوَجَدَ وَمَنْلَجَّ قَدْوَلَجّا
إنْدَقَّ دَهْراً عَلَی ابْوابِهِ الْحَلَقَا
هوش مصنوعی: هر کسی که تلاش کند، به موفقیت خواهد رسید و هر کس که در پی راهی برود، به آنجا میرسد. زمان بر دروازههای او که به سوی هدفش گشوده است، میکوبد.
فَاغْسِلْکِتابَکَ فِی نَهْرِ الدُّمُوعِ وَتُبْ
وَکُنْبِمِنْهاجِ اَهْلِ الْعِشْقِ مُتَّفِقَا
هوش مصنوعی: کتابت را در نهر اشک بشوی و توبه کن و به راه عاشقان بپیوند و همسو با آنها حرکت کن.
عُلُومُنَا عِنْدَ عِلْمِ اللّهِ فانِیةٌ
کَذَرَّةٍ عِنْدَ نُورِ الشَّمْسِ إذْشَرَقَا
هوش مصنوعی: علوم ما در برابر علم خداوندی، مانند غباری است در برابر نور خورشید زمانی که میتابد.
نَعُوذُ باللّهِ مِنْعِلْمٍ بِلاَ عَمَلِ
لاَ یَنْتِجَانِ الْهُدَی اِلا إذ اتَّفَقا
هوش مصنوعی: ما به خدا پناه میبریم از دانشی که بدون عمل باشد، چرا که هدایت تنها زمانی به دست میآید که علم و عمل با هم همراه باشند.
وَالْقُطْبُ لَیْسَ لَهُ عِلمٌ وَ لاَ عَمَلٌ
لَکن لِرَحْمَةِ العَلْیاءِ قَد وَثِقا
هوش مصنوعی: قطب، نه دانشی دارد و نه عملی، اما به خاطر رحمت خداوند بزرگ، به او اعتماد شده است.
زهی شاهی که دایم کارساز است
درِ احسان او بر خلق باز است
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی شاهی صحبت میکند که همیشه در کارهای نیکو و خیراندیشی فعال است و درهای مهربانی و کمک او به روی مردم همیشه باز است. این تصویر نشاندهندهی عدالت و رفتار نیکو از سوی پادشاه است.
ز ما غایب ولی اندر حضور است
علیم از سرّمَا تُخْفِی الصُّدُور است
هوش مصنوعی: او از ما دور است، اما همیشه در حضور و آگاهی است و از ناپیداهای دلها باخبر است.
علی و مصطفی همچون دودیده
ز یک نور جلیلند آفریده
هوش مصنوعی: علی و مصطفی مانند دو چشم هستند که از یک نور بزرگ و با عظمت خلق شدهاند.
علی او بود لیکن چشم احول
شده از ادراک این وحدت معطل
هوش مصنوعی: علی وجود دارد، اما چشمی که به درستی نمیبیند، از درک این یگانگی ناتوان مانده است.
اِلهی فَاصْفحِ الصَفْحَ الجَمیْلا
وَ ظَللْنّا بِهِمْظَلَّا ظَلِیْلا
هوش مصنوعی: پروردگارا، ببخشای و آمرزش خود را به ما عطا کن و ما را در سایه لطف و رحمتت قرار ده.
الا ای شاه بازِ قدسِ ارواح
که افتادی به قید دام اشباح
هوش مصنوعی: ای شاه باز مقدس و روحانی، چرا به دام موجودات غیرنیک گرفتار شدی؟
تو خود آن جوهری کان نور جانست
که نور کلی عالم همان است
هوش مصنوعی: تو خود آن چیزی هستی که نور جان و زندگی را به همراه داری و همان نوری که در سراسر جهان وجود دارد، در وجود تو نهفته است.
سر و کار تو دایم بادل تست
دل تو از دو عالم حاصل تست
هوش مصنوعی: تو همیشه در سر و کار دیگری هستی و دل تو از دو جهان به دست آمده است.
هزاران گنج حکمتها و اسرار
شود از نور عقل او را پدیدار
هوش مصنوعی: نور عقل، سبب میشود که هزاران منبع از دانایی و رازهای عمیق نمایان شود.
اگر داری خبر از دل تو مردی
وگر نه از معارف جمله فردی
هوش مصنوعی: اگر از احساسات و عواطف درون خود آگاهی نداری، در هر صورت در علوم و دانشها تنها یک انسان عادی هستی.
اگر از اهل دل آگه نباشی
یقین میدان که جز گمره نباشی
هوش مصنوعی: اگر با افراد بااحساس و آگاه ارتباط نداشته باشی، مطمئن باش که در مسیر نابودی و سردرگمی قرار خواهی گرفت.
هر آن چیزی که در کون و مکان است
نشان هر یک اندر تو عیان است
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان و محیط اطراف وجود دارد، نشان و اثر آن در وجود تو به وضوح قابل مشاهده است.
هر آن عالم که باشد از عمل دور
بود چون کور مشعل دار بی نور
هوش مصنوعی: هر کسی که از عمل دور باشد، حتی اگر عالم و دانا باشد، مانند فردی است که چراغی بینور در دست دارد و نمیتواند راه را ببیند.
قدیم لم یزل بی چند و چون است
ز ادراک عقول ما برون است
هوش مصنوعی: آنچه که از ابتدا وجود داشته، بدون هیچ تغییر یا شرطی است و فراتر از درک انسانهاست.
صفات ذاتی او عین ذات است
که ذاتش مقصد از صدق صفاتست
هوش مصنوعی: ذات خداوند به گونهای است که ویژگیها و صفات او همان خود او هستند و این صفات، حقیقت وجود او را نشان میدهند.
صفات فعل او حادث ز ذات است
وزان حادث جمیع ممکنات است
هوش مصنوعی: ویژگیهای فعل خداوند از ذات او نشأت میگیرد و مانند سایر موجودات، فعل او نیز حادث و وابسته به صفات اوست.
علوم رسمی آمد همچو آلات
برای علم دین اندر عبادات
هوش مصنوعی: علوم رسمی مانند ابزارهایی هستند که به منظور آموختن علم دین در عبادات به کار میروند.
در اینها نیست علم نورمطلق
وَاِنَّ الظَّنِّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِ
هوش مصنوعی: در این چیزها، دانش واقعی و مطلق وجود ندارد و فقط گمان نمیتواند به حقیقت کمک کند.
بشو اشکال علم فلسفی را
ببین اشکال حسن یوسفی را
هوش مصنوعی: به تماشای ایرادات و نکات ضعف علم فلسفی بپرداز و زیباییهای یوسف را نیز مشاهده کن.
بصیرت را ز قرآن جو که نور است
اشاراتش صفابخش صدور است
هوش مصنوعی: بصیرت و بینش را از قرآن بگیر، زیرا که نورانی است و راهنماییهای آن باعث پاکی دلها و تسکین خاطر میشود.
نیرزد آنکه دارد عقل و فهمی
دلیل فلسفی وهمی است وهمی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسانی که تنها به عقل و درک خود تکیه میکنند و به دنبال دلایل فلسفی بیپایه میگردند، در حقیقت گرفتار توهم هستند. عقل و فهم واقعی فراتر از این نوع استدلالهای سطحی و خیالپردازانه میباشد.
چو فیض نور علم از عقل آید
فیوضات عمل از عشق زاید
هوش مصنوعی: وقتی که نور علم از عقل به دست میآید، اثرات و نتایج خوب عمل از عشق به وجود میآید.
ترا عین الیقین چون بی شکی شد
در آخر عشق و علم آنجا یکی شد
هوش مصنوعی: وقتی یقین به تو به شکل واضح و روشن درآمد، عشق و دانش در نهایت به یکدیگر پیوسته و یکی شدند.
هُویِ غَنِیُّ صَمَدٌ لَمْیَلِدْ
وَاحِدُ لَمْیُوْلَدُ بی مثل و نِد
هوش مصنوعی: خداوند بینیاز است و هیچگونه زادهای ندارد و نیز هیچکس مثل او وجود ندارد.
چون در فیض ازلی را گشود
شعشعه زد لمعهٔ جود از وجود
هوش مصنوعی: زمانی که درهای نعمتهای ازلی باز شد، تابش نور generosity از وجود نمایان شد.
گِردِ فیوضات وجودی ظهور
بر مثلِ آیت اللّهُ نور
هوش مصنوعی: در اینجا به شواهدی اشاره میشود که وجود خداوند به روشنی آشکار است و مانند آیتی از نور میدرخشد.
امر وی از قلّهٔ قاف قدم
کرد به یک لمحه دو عالم رقم
هوش مصنوعی: فرمان او از قلهٔ قاف به یک چشم برهم زدن دو جهان را رقم زد.
از قلم انوار قدم گشت فاش
لوح عدم یافت از آن انتقاش
هوش مصنوعی: از پرتو قدمهای الهی، حقیقت و وجود پیدا شد و با این روشنایی، لوح عدم نیز مشخص و نمایان گشت.
کون و مکان پرتویی از بود او
جان جهان رشحهای از جود او
هوش مصنوعی: وجود و فضای عالم، نوری از هستی اوست و جان جهان، ذرهای از بخشش او است.
هستی او واجب و باقی به ذات
واجب باقی است به او ممکنات
هوش مصنوعی: وجود او ضروری است و ذات او همیشه پایدار باقی میماند، در حالی که موجودات دیگر ممکناند و وجودشان به او وابسته است.
لم یزلی اوست که بی ابتداست
چون که به خود آمده است او خداست
هوش مصنوعی: او که همیشه بوده و آغاز ندارد، وقتی به خود آگاه شده است، همان خداست.
صادر اول ز خدا عقل کل
پادشه محفل تلک الرسل
هوش مصنوعی: عقل کل، نخستین چیزی است که از سوی خداوند صادر شده و او پادشاه محفل پیامبران است.
واجب بالذات جز آن ذات نیست
هیچ در آن حاجت اثبات نیست
هوش مصنوعی: جز ذات حق هیچ چیز دیگری ذاتاً واجب نیست و در این موضوع نیازی به اثبات نیست.
هوی حقیقی است که بالذات هوست
نور خودش حجت اثبات اوست
هوش مصنوعی: هویت واقعی آن حقیقتی است که به خودی خود وجود دارد و نور وجودش دلیل و مدرکی برای اثبات حضور اوست.
نیست در آن واهمهٔ ریب و شک
واجب و حق است أَفِی اللّهِ شَکُّ
هوش مصنوعی: هیچ تردید و شکی در وجود حق و واقعیت نیست. آیا در وجود خداوند جای شک و تردیدی باقی مانده است؟
اوست به مصداق و به معنی بسیط
بر همه اشیاست به قدرت محیط
هوش مصنوعی: او در حقیقت و به شکل گستردهای بر تمام موجودات تسلط دارد و قدرتش فراگیر است.
هستی عالم همه از ذات اوست
انفس و آفاق ز آیات اوست
هوش مصنوعی: جمیع موجودات و همه چیزهایی که در عالم وجود دارد، از ذات و وجود او ناشی میشود و جانها و کائنات نشانهها و نشانههای او هستند.
عالم از آن حضرت بی چند و چون
گشته منور اَفَلا تُبْصِرُون
هوش مصنوعی: جهان به خاطر وجود آن بزرگوار روشن شده است، آیا شما نمیبینید؟
وجه به تصدیق تو مجهول نیست
کنه به ادراک تو معقول نیست
هوش مصنوعی: پیشزمینههای تو به وضوح شناخته شده است و ذات تو به فهم ما وابسته نیست.
کَلَّ لِسانُهْخبر از ذات اوست
طَالَ لِسانُه ز کمالات اوست
هوش مصنوعی: زبان هر فردی گویای ویژگیهای اوست و هر چه زبانش درازتر باشد، نشاندهندهی کمالات بیشتری در اوست.
غرقه در این بحر تحیر بسی
معرفت کنه چه داند کسی
هوش مصنوعی: انسان در این دریای پر از سؤال و تردید غرق شده است و هیچکس نمیداند که حقیقت عمیق چه چیزی است.
حرف در اینجا نبود جز نقاب
کشف در اینجانبود جز حجاب
هوش مصنوعی: در اینجا سخن و کلامی وجود ندارد و تنها روبنایی از پردهپوشی و حجاب به چشم میخورد.
علم در این مسئله بیگانه ماند
عقل درین سلسله دیوانه ماند
هوش مصنوعی: در این مورد، علم نتوانست پاسخ مناسبی بدهد و عقل نیز در این زمینه گیج و سردرگم شد.
معرفتش نیست به حد عقول
عقل در اینجا نبود جز فضول
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی او فراتر از درک و خرد بشر است و در این مکان تنها چیزهایی بیهوده و اضافی وجود دارد.
چون عرفا دم ز قدم میزنند
خیمه به اقلیم عدم میزنند
هوش مصنوعی: وقتی عارفان از مقام و قدم خود سخن میگویند، به نوعی به مرز وجود و عدم نزدیک میشوند.
راه به ذاتش نبود ما هُوَ
لاَ هُوَ إلّا هُوَ إلّا هُوَ
هوش مصنوعی: هیچ راهی به ذات او وجود ندارد، او تنها اوست و بس، هیچ چیزی جز او نیست.
لیک بود منشاء کل کمال
معنی اوصاف جلال و جمال
هوش مصنوعی: اما منشأ تمام کمالات، ذات اوست که صفات زیبایی و جلال را در بر دارد.
زانکه صفتهای کمالات او
نیست بجز معتبر از ذات او
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تنها ویژگیهای برتر و کمالات خداوند، به واسطهی وجود خود او معتبر و شناخته میشوند و هیچ چیز دیگری نمیتواند معیاری برای این کمالات باشد.
کرد خدا لَیْسَ کَمِثْلِه بیان
زانکه منزه بود آن بی نشان
هوش مصنوعی: خداوند چیزی شبیه به خود ندارد و بیانش نیز فرای کلام و توضیح است، زیرا او از هر نشانه و محدودیتی پاک و منزه است.
لیک در این مسئله تنزیه محض
نیست بجز شبههٔ تشبیه محض
هوش مصنوعی: با این حال، در این موضوع، پاکی کامل وجود ندارد و تنها شبههای از تشبیه ساده وجود دارد.
در ره تنزیه مجید قدم
هان که شبیهش نکنی بر عدم
هوش مصنوعی: در مسیر پاکی و تقدس خداوند قدم بردار، زیرا که نباید او را با هیچ چیزی در عالم وجود مقایسه کنی.
آنکه به تشبیه کند اعتقاد
هست پرستار خودش در نهاد
هوش مصنوعی: کسی که به تشبیه و تمثیل اعتقاد دارد، در واقع به پرورش و نگهداری خودش در درون اعتقاد دارد.
فکر مشبه نبود جز حجاب
عقل منزه نبود جز سراب
هوش مصنوعی: فکر مشتبه و نادرست جز یک مانع برای درک حقیقت نیست، و عقل پاک نیز جز توهمی بیهوده نمیباشد.
پاک ز تنزیه و ز تشبیه ماست
پاکتر از نزهت و تنزیه ماست
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که موجودی که از هر نوع نقص و تشبیه به دور است، از هر چیزی دیگر هم خالصتر و برتر است. به عبارت دیگر، آنچه که از ویژگیهای انسانی و مادی پاک و دور است، در مرتبهای بالاتر از زیباییها و تنزیههای دیگر قرار دارد.
غایت تنزیه و تشبیه دوست
بهر تو تنزیه ز تنزیه اوست
هوش مصنوعی: دوست به قدری از هر نقص و عیبی پاک است که پاکی او باعث میشود تو هم بتوانی از او پیروی کنی و خود را از عیبها دور کنی.
پس صفت ذات بود عین ذات
ذات بود منشاء صدق صفات
هوش مصنوعی: ذات الهی، خود همان صفات است و این صفات از ذات او سرچشمه میگیرند و به نوعی با هم یکی هستند.
نی صفت فعل که ابداع اوست
فعل حدوث است قدم ذات اوست
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که نی به عنوان یک صفت یا ویژگی، نشانهای از خلاقیت و آفرینش است. همچنین، آنچه که از نی به وجود میآید، نشاندهنده اتفاقی نو و تازه است که به ذات و وجود اصلی او اشاره دارد. به عبارت دیگر، وجود نی به معنای تداوم و اصالت در خلقت است.