گنجور

بخش ۲۰ - راز شیرازی

و هُوَ زبدة العارفین، میرزا ابوالقاسم بن مرحوم میرزا عبدالنبی. والدش به ارادت و مصاهرت جناب شیخ مغفور آقا محمد هاشم شیرازی مشهور اختصاص داشته و به علو درجات و سمو حالات معروف و به صفات حمیده موصوف بوده و در سنهٔ رحلت نموده. غرض، جناب میرزا از جانب والد ماجد نسبش به جناب میر سید شریف علامهٔ جرجانی می‌رسید و بطناً صبیّه زادهٔ جناب رضوان مآب شیخ العارف المؤمن الموحد آقا محمد هاشم شیرازی و نوادهٔ حضرت سید کامل فاضل و شیخ محقق واصل قطب الدین نیریزی است. الحق فقرای سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را به وجود جنابش افتخار است و در احوال و آداب طریقت ایشان را متعابعتش رواست. با آنکه هنوز در عنفوان جوانی است علامات پیری از ناصیهٔ حالش هویدا و نشان بزرگی از چهرهٔ کمالش پیداست. مکاتیب شیخ مرحوم آقامحمد هاشم را جمع می‌نماید. گاهی خدمتش اتفاق می‌افتد. اگرچه میلی به شاعری ندارند، اما گاهی همت بر مدایح ائمه می‌گمارند. این چند بیت از قصیدهٔ او نوشته شد:

در نعت حضرت صاحب الزمانؑگوید:
ای تو ظاهر به کسوت اطوار
وی تو پنهان ز رؤیت ابصار
ای وجود تو اولین جنبش
ای ظهور تو آخرین اطوار
ای دو قطب جلال را محور
وی دو قوس وجود را پرگار
ای سرادق نشین عالم غیب
وی بدایع نگار هفت و چهار
ای مهین رکن فضل را پایه
وی بهین ملک علم را دادار
عرصه پیمای خطّهٔ لاهوت
ملک پیرای عالم انوار
در جهانی و از جهان فارغ
در مکانی و از مکان بیزار
تا به کی با خمول جفت و قرین
تا به کی با خفا مصاحب و یار
جلوه ده مهر رخ ز عالم غیب
بین جهان را ز کفر چون شب تار
همه دجال فعل و مهدی شکل
همه ایمان نمای و کفر شعار
نه پژوهنده در طریق نجات
نه نیوشنده صحبت ابرار
بخش ۱۹ - خاکی شیرازی: اسم شریفش میرزا امین. فقیری است دردمند و سالکی است دل‌نژند. پیوسته در زحمت و ابتلا مبتلا و گرفتار و از ملامت و شناعت منکرین در آزار و رنج‌های بی‌شمار کشیده و مجاهدات بسیار گزیده. در کنج قناعت آرمیده. در ایام شباب سیاحت فارس و عراق وعراق عجم نموده و مدتها درعتبات عالیات عرش درجات زایر بوده. اگرچه بسیاری از مشایخ معاصرین را دریافته، اما در وادی اخلاص و ارادت جناب محب علی شاه چشتی رحمة اللّه علیه شتافته. از میامن خدمت آن جناب به مقاصد اصلی کامیاب آمده. چندی در قلمرو علی تنکر توقف داشته و جمعی همت بر ارادتش گماشته. طریقهٔ سلسلهٔ علیّهٔ چشتیه دریافتند. اکنون در خارج شیراز در بقعهٔ هفت تنان، زاویه و خانقاهی دارند و احبا صحبت ایشان را غنیمت می‌شمارند. صحبتش مکرر دست داده. اشعار خوب دارند. اکنون جز این ابیات حاضر نیست:بخش ۲۱ - رحمت کوزه کنانی: اسم شریفش میرزا محمد. اصلش از کوزه کنان مِنْمحال آذربایجان است. اما در اصفهان توطن دارد. از افاضل و اماجد زمان است. به خدمت مشایخ عهد رسیده، غالباً طریقهٔ انیقهٔ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را گزیده. ارباب حال و اصحاب کمال را به خدمتش رجوع است و همداستانی. مردم به جلالت قدرش به حد شیوع است. در اخلاق محموده و اوصاف ستوده مشهور و در السنه و افواه مذکور است. از سرکار دیوان حضرت صاحبقران مرسوم جوی و آن دارای معدلت نشان را مدحت گوی. اشعار بسیار دارد و طریقهٔ مثنوی گویی می‌سپارد. صاحب تألیف و تصنیف و محبوب وضیع و شریف است و فقیر هنوز به شرف صحبت آن جناب کامیاب نگردیده و اطوار واشعارش را به واسطه شنیده. این چند بیت از اوست:

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و هُوَ زبدة العارفین، میرزا ابوالقاسم بن مرحوم میرزا عبدالنبی. والدش به ارادت و مصاهرت جناب شیخ مغفور آقا محمد هاشم شیرازی مشهور اختصاص داشته و به علو درجات و سمو حالات معروف و به صفات حمیده موصوف بوده و در سنهٔ رحلت نموده. غرض، جناب میرزا از جانب والد ماجد نسبش به جناب میر سید شریف علامهٔ جرجانی می‌رسید و بطناً صبیّه زادهٔ جناب رضوان مآب شیخ العارف المؤمن الموحد آقا محمد هاشم شیرازی و نوادهٔ حضرت سید کامل فاضل و شیخ محقق واصل قطب الدین نیریزی است. الحق فقرای سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه را به وجود جنابش افتخار است و در احوال و آداب طریقت ایشان را متعابعتش رواست. با آنکه هنوز در عنفوان جوانی است علامات پیری از ناصیهٔ حالش هویدا و نشان بزرگی از چهرهٔ کمالش پیداست. مکاتیب شیخ مرحوم آقامحمد هاشم را جمع می‌نماید. گاهی خدمتش اتفاق می‌افتد. اگرچه میلی به شاعری ندارند، اما گاهی همت بر مدایح ائمه می‌گمارند. این چند بیت از قصیدهٔ او نوشته شد:
هوش مصنوعی: جناب میرزا ابوالقاسم، پسر مرحوم میرزا عبدالنبی، از بزرگان عارفان است. پدرش به خاطر نزدیکی و ارادت به شیخ آقا محمد هاشم شیرازی معروف بود و به ویژگی‌های نیکو و درجات بلند خود شناخته می‌شد. او در گذشته درگذشت. میرزا ابوالقاسم از طریق پدرش به سید شریف علامه جرجانی مرتبط می‌شود و از خانواده‌های برجسته عارفان به حساب می‌آید. وجود او برای فقرا و عارفان موجب افتخار است و آداب و احوال او در طریقت امیدوارکننده است. با وجود سن کم، نشانه‌های بزرگی و کمال در او آشکار است. او مشغول جمع‌آوری نامه‌های شیخ آقا محمد هاشم است و گاهی به دیدار دیگران می‌رود. اگرچه به شعر علاقه‌ای ندارد، اما گاهی اشعاری در مدح ائمه می‌سراید.
ای تو ظاهر به کسوت اطوار
وی تو پنهان ز رؤیت ابصار
هوش مصنوعی: تو در ظاهرت چون لباس‌های مختلف را به تن کرده‌ای، اما در باطن خود از دید چشم‌ها پنهانی.
ای وجود تو اولین جنبش
ای ظهور تو آخرین اطوار
هوش مصنوعی: تو آغازگر اولین حرکات هستی و تجلی‌ات نهایت تغییرات را به نمایش می‌گذارد.
ای دو قطب جلال را محور
وی دو قوس وجود را پرگار
هوش مصنوعی: ای دو مرکز بزرگی و عظمت، مانند محور در یک دایره هستید و وجود را همچون پرگاری در دایره‌ای گسترده شکل می‌دهید.
ای سرادق نشین عالم غیب
وی بدایع نگار هفت و چهار
هوش مصنوعی: ای کسی که در عوالم نامرئی ساکنی و خالق زیبایی‌ها و خلق و خوهای مختلفی هستی، تو به عنوان هنرمند و خالق در این دنیای متنوع شناخته می‌شوی.
ای مهین رکن فضل را پایه
وی بهین ملک علم را دادار
هوش مصنوعی: ای بزرگ‌ترین و بهترین، تو پایه و اساس فضیلت‌ها هستی و پشتوانه علم و دانش در این سرزمین.
عرصه پیمای خطّهٔ لاهوت
ملک پیرای عالم انوار
هوش مصنوعی: عالم بالا و ملکوتی که به زیبایی تمام آراسته شده است، فضایی است که در آن نورها و روشنی‌ها جریان دارد.
در جهانی و از جهان فارغ
در مکانی و از مکان بیزار
هوش مصنوعی: تو در این دنیا هستی و از آن بی‌نیازی، در جایی قرار داری اما از آنجا خسته‌ای.
تا به کی با خمول جفت و قرین
تا به کی با خفا مصاحب و یار
هوش مصنوعی: تا کی باید در خاموشی و پنهانی زندگی کرد و در کناری کسی را نداشت؟
جلوه ده مهر رخ ز عالم غیب
بین جهان را ز کفر چون شب تار
هوش مصنوعی: ای تابش خورشید، زیبایی چهره‌ات را از عالم غیب نمایان کن، تا جهانی که به کفر و تاریکی شب می‌ماند، روشن شود.
همه دجال فعل و مهدی شکل
همه ایمان نمای و کفر شعار
هوش مصنوعی: در این جهان، افرادی هستند که به نوعی در ظاهر خود را مومن نشان می‌دهند اما در باطن، رفتارها و کردارشان می‌تواند نشان‌دهنده کفر و نفاق باشد. به عبارتی، حتی در میان باورمندان نیز می‌توان افرادی را یافت که فقط در ظاهر به اصول ایمان پایبندند و در عمل، خلاف آنچه ادعا می‌کنند، رفتار می‌کنند.
نه پژوهنده در طریق نجات
نه نیوشنده صحبت ابرار
هوش مصنوعی: هیچکس نه در جستجوی راه نجات است و نه به سخنان درستکاران توجه می‌کند.