گنجور

رباعی شماره ۲۱

این وادی عشق طرفه شورستانی است
غافل منشین که خوش حضورستانی است
هر دل که در او مهر بتی چهره فروخت
هر جا برود، چراغ گورستانی است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این وادی عشق طرفه شورستانی است
غافل منشین که خوش حضورستانی است
هوش مصنوعی: این سرزمین عشق جای بسیار شگفت انگیزی است. بی‌خبر از آن نمان که حضور در اینجا بسیار لذت‌بخش و دل‌انگیز است.
هر دل که در او مهر بتی چهره فروخت
هر جا برود، چراغ گورستانی است
هوش مصنوعی: هر دلی که عشق به بت زیبا را در خود جای داده، هر کجا که برود، همچون چراغی در گورستان است.

حاشیه ها

1398/05/16 15:08
مهدی قناعت پیشه

این وادی عشق وادی مستان است
مستان می ساقی جان،جانان است
هر مست که اومست می جانان نیست
روشن چو شود، چراغ گورستان است