گنجور

رباعی شماره ۱۵

یک حرف مگو اگر هزارت سخن است
از خود مشنو اگر چه در عدن است
بگذر ز دو کون وهیچ در هیچ مپیچ،
بر خویش مپیچ اگر چه بار کفن است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک حرف مگو اگر هزارت سخن است
از خود مشنو اگر چه در عدن است
هوش مصنوعی: اگر هزاران سخن هست، هیچ حرفی نزن. هرچند که بهشت هم باشد، به خود نگو.
بگذر ز دو کون وهیچ در هیچ مپیچ،
بر خویش مپیچ اگر چه بار کفن است
هوش مصنوعی: از دو جهان و هر چیز بی‌اهمیت بگذر و در آن‌ها غوطه‌ور نشو. به خودت نیز چندان ننگر، حتی اگر باری بر دوش داری.

حاشیه ها

1398/05/16 09:08
مهدی قناعت پیشه

انسانها از تولد جز با تجربه نمیآموزند و دیگران نیز جز با تجربه تجربیات شما، نمیآموزند و گر بیاموزند آموخته آنها چون دروس غیر عملی ستون نداشته بر سستی و شک استوارست و نه یقین
و چون همگان میگویند و سخن زیاد گشته ، دیگر کسی حساس نبوده و نمیشنود و تنها وقت و شخصیت گوینده هرز رفته و اکثرا نتیجه عکس میدهد یا مقاومت شنونده را . . .

1399/12/06 16:03
غضنفری

مصرع دوم سکته دارد

1399/12/06 20:03
nabavar

گرامی غضنفری
یک حرف مگو اگر هزارت سخن است
از خود مَشِنو اگر چه دُرِّ عدن است
اگر چنین بخوانیم سکته ندارد

1399/12/06 20:03
nabavar

دُرِ عدن