گنجور

غزل شمارهٔ ۷۷

ای کاش که بود ما نبودی
یا بنمودی هر آنچه بودی
نگشود ز کعبه در کسی را
از ما در دیر را سجودی
ز افسانهٔ واعظان فسردیم
ای مطرب عاشقان سرودی
کی مرد غم تو بودم ای عشق
صد بار فزونم ار نمودی
جز دوست اگر ز دوست خواهی
در مذهب عاشقان جهودی
مجنون توام چنانکه بودم
با ما نه‌ای آنچنانکه بودی
ای دل چه به های های گریی
هوئی مگر از رضی شنودی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کاش که بود ما نبودی
یا بنمودی هر آنچه بودی
هوش مصنوعی: ای کاش که من وجود نداشتم یا اگر هم وجود داشتم، هر آنچه که هستم را به درستی نشان می‌دادم.
نگشود ز کعبه در کسی را
از ما در دیر را سجودی
هوش مصنوعی: کسی از ما را در کعبه راهی نداد، اما در میخانه با یک سجده خود را نشان دادیم.
ز افسانهٔ واعظان فسردیم
ای مطرب عاشقان سرودی
هوش مصنوعی: از داستان‌های موعظه‌کنندگان خسته شده‌ایم، ای نوازنده، آهنگی برای عاشقان بخوان.
کی مرد غم تو بودم ای عشق
صد بار فزونم ار نمودی
هوش مصنوعی: ای عشق، من چقدر برای غم تو دلتنگ بودم! اگر خودت را نشان می‌دادی، صد بار بیشتر از این احساسات را تجربه می‌کردم.
جز دوست اگر ز دوست خواهی
در مذهب عاشقان جهودی
هوش مصنوعی: اگر غیر از دوست، چیزی از دوست بخواهی، در راه عشق، به نتیجه‌ای نخواهی رسید.
مجنون توام چنانکه بودم
با ما نه‌ای آنچنانکه بودی
هوش مصنوعی: من دیوانه‌ات هستم، همان‌طور که همیشه بودم، اما تو دیگر مثل گذشته‌ها در کنار من نیستی.
ای دل چه به های های گریی
هوئی مگر از رضی شنودی
هوش مصنوعی: ای دل، چرا اینقدر با صدای بلند گریه می‌کنی؟ آیا از رضی چیزی شنیده‌ای که اینقدر ناراحت شده‌ای؟