گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲

مه نامهربانم بی‌گنه دامن کشید از من
چه بد کردم، چه بد رفتم، چه بد گفتم چه دید از من
سخن میرفت از بیگانگان، از خویشتن رفتم
باین ترتیب درس آشنائی را شنید از من
بخود بیگانه‌تر امروز دیدم آن ستمگر را
مگر در بیخودیها آشنا حرفی شنید از من
رضی راه فنا را آنچنان در پیش بگرفتم
که واپس ماند بسیاری جنید و بایزید از من

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.