غزل شمارهٔ ۷۲
مه نامهربانم بیگنه دامن کشید از من
چه بد کردم، چه بد رفتم، چه بد گفتم چه دید از من
سخن میرفت از بیگانگان، از خویشتن رفتم
باین ترتیب درس آشنائی را شنید از من
بخود بیگانهتر امروز دیدم آن ستمگر را
مگر در بیخودیها آشنا حرفی شنید از من
رضی راه فنا را آنچنان در پیش بگرفتم
که واپس ماند بسیاری جنید و بایزید از من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مه نامهربانم بیگنه دامن کشید از من
چه بد کردم، چه بد رفتم، چه بد گفتم چه دید از من
هوش مصنوعی: ماه زیبای من، که بیدلیل از من روی برگرداندی، نمیدانم چه خطایی کردهام، چه طور رفتار کردهام، چه گفتهام و چه چیزی در من دیدهای که اینگونه از من دوری میکنی.
سخن میرفت از بیگانگان، از خویشتن رفتم
باین ترتیب درس آشنائی را شنید از من
هوش مصنوعی: سخنانی از افراد غریبه به گوش میرسید، ولی من به خاطر آشنایی با خودم، به این نتیجه رسیدم که این تجربه را از خودم یاد گرفتهام.
بخود بیگانهتر امروز دیدم آن ستمگر را
مگر در بیخودیها آشنا حرفی شنید از من
هوش مصنوعی: امروز آن ظالم را بیشتر از همیشه غریبه یافتم، مگر در لحظات بیخود شدن که از من چیزی شنید و با من آشنا شد.
رضی راه فنا را آنچنان در پیش بگرفتم
که واپس ماند بسیاری جنید و بایزید از من
هوش مصنوعی: من آنچنان در مسیر فنا و از دست رفتن خود پیش رفتم که بسیاری از بزرگان و عارفان مانند جنید و بایزید از درک مقام من بازماندند.

رضیالدین آرتیمانی