گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶

زبان در ذکر و دل در فکر آن نامهربان دارم
نمیگردد بچیزی غیر نامش تا زبان دارم
به من گر آشنا بیگانه گردد جای آن دارد
که با بیگانه، حرف آشنایی در میان دارم
خلل دارد یقین با هر که جانان را گمان کردم
یقین پیش من است آنرا که با مردم گمان دارم
تمنایم زمین بوس است خاکم بَر دهان بادا
توان بوسید گیرم، خاک کی اندر دهان دارم
قلندر مشربم بر روی دریا پوست اندازم
سمندر طینتم بر شاخ شعله آشیان دارم
رضی سان گر به چرخم سر فرو ناید، مرا شاید
که کرسی‌ها فتاده زیر پا از آسمان دارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زبان در ذکر و دل در فکر آن نامهربان دارم
نمیگردد بچیزی غیر نامش تا زبان دارم
هوش مصنوعی: زبانم مشغول ذکر آن معشوق بی‌رحم است و دل در فکر او. تا زمانی که زبان داشته باشم، به چیزی غیر از او نمی‌اندیشم.
به من گر آشنا بیگانه گردد جای آن دارد
که با بیگانه، حرف آشنایی در میان دارم
هوش مصنوعی: اگر کسی که به من آشناست ناگهان بیگانه شود، این واماندگی به‌قدری است که من می‌توانم با بیگانه هم صحبت‌هایی شبیه آشنا داشته باشم.
خلل دارد یقین با هر که جانان را گمان کردم
یقین پیش من است آنرا که با مردم گمان دارم
هوش مصنوعی: با هر کسی که فکر کردم محبوبم است، نشان می‌دهد که در حقیقت دارم دچار اشتباه می‌شوم. یقین واقعی در نزد من وجود دارد، ولی نسبت به کسانی که با آن‌ها ارتباط دارم، گمان و تردید دارم.
تمنایم زمین بوس است خاکم بَر دهان بادا
توان بوسید گیرم، خاک کی اندر دهان دارم
هوش مصنوعی: آرزویم این است که به زمین بوسه زنم، اما نمی‌توانم چون خاکم در دهان باد است. از این رو، چگونه می‌توانم بوسه‌ای بر خاکی که در دهان دارم، بزنم؟
قلندر مشربم بر روی دریا پوست اندازم
سمندر طینتم بر شاخ شعله آشیان دارم
هوش مصنوعی: من آدمی آزاد و بی‌قید و بند هستم، می‌توانم بر روی آب پوست بیندازم و نشانی از خود بر جای بگذارم. روح من همچون سمندر است که در آتش زندگی می‌کند و بر شاخگیس‌های شعله‌ای، آشیانه‌ام را بنا کرده‌ام.
رضی سان گر به چرخم سر فرو ناید، مرا شاید
که کرسی‌ها فتاده زیر پا از آسمان دارم
هوش مصنوعی: اگر سرم در آسمان هم برود، شاید به خاطر این باشد که بالاخره آن کرسی‌ها و مقام‌ها زیر پای من افتاده‌اند.