گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵

تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم
نه سر کفر و نه اندیشهٔ ایمان دارم
پرده بردار که تا بر همه روشن گردد
کز چه رو مذهب خورشید پرستان دارم
پیرم از رشک و شد آمیخته با جان غم یار
یوسف و گرگ به یک چاه به زندان دارم
با خیال رخت آسوده‌ام از محنت هجر
همره نوح، چه اندیشه ز طوفان دارم
ای رضی روزی کافر نشود امنی کو
این خجالت که من از گبر و مسلمان دارم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم
نه سر کفر و نه اندیشهٔ ایمان دارم
هوش مصنوعی: من تنها به خنکای موهای شوق‌آور تو دل بسته‌ام و نه به افکار کفرآمیز و نه به دغدغه‌های ایمان.
پرده بردار که تا بر همه روشن گردد
کز چه رو مذهب خورشید پرستان دارم
هوش مصنوعی: پرده را بردار تا همه بفهمند که به چه دلیلی به آیین خورشیدپرستان اعتقاد دارم.
پیرم از رشک و شد آمیخته با جان غم یار
یوسف و گرگ به یک چاه به زندان دارم
هوش مصنوعی: من به خاطر حسادت و اندوهی که از دوری یارم دارم، در حالتی مثل زندانی گرفتار شده‌ام، درست مثل یوسف و گرگی که در یک چاه اسیر هستند.
با خیال رخت آسوده‌ام از محنت هجر
همره نوح، چه اندیشه ز طوفان دارم
هوش مصنوعی: من با خیال دیدنت می‌توانم از درد جدایی راحت باشم، مثل نوح که از طوفان بی‌خیال است، چون به آینده‌ای روشن امید دارد.
ای رضی روزی کافر نشود امنی کو
این خجالت که من از گبر و مسلمان دارم
هوش مصنوعی: ای کاش روزی فرا برسد که هیچ کافری در امنیت و آسودگی نباشد، زیرا من از این وضعیت شرمندگی زیادی دارم که نسبت به غیر مسلمان‌ها و مسلمان‌ها احساس می‌کنم.

حاشیه ها

1389/08/10 17:11
شبدیز

لطفا وزن یابی کنین اشعار را
با سپاس

1389/08/10 18:11
نگین شکروی

با درود وسپاس فراوان
وزن این شعرفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) می باشد.