غزل شمارهٔ ۲۷
جائی که به طاعات مباهات توان کرد
محراب صنم قبلهٔ حاجات توان کرد
من روی به کعبه نهم از خاک در تو
از کعبه اگر رو به خرابات توان کرد
چون روح قدس در طلب زندهٔ شوقم
در عشق تو اظهار کرامات توان کرد
نه جرأت پروانه و نه تاب سمندر
دعوی محبت به چه آیات توان کرد
آنجا که منم ز اهرمن اعجاز توان دید
و آنجا که توئی بندگی لات توان کرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جائی که به طاعات مباهات توان کرد
محراب صنم قبلهٔ حاجات توان کرد
هوش مصنوعی: جایی که میتوان به عبادتها افتخار کرد، میتوان نیازها و خواستهها را به آنجا معطوف کرد.
من روی به کعبه نهم از خاک در تو
از کعبه اگر رو به خرابات توان کرد
هوش مصنوعی: من به سوی کعبه میروم، ولی تو را در دل دارم. حتی اگر به سمت خرابات هم بروم، باز هم توجه من به توست.
چون روح قدس در طلب زندهٔ شوقم
در عشق تو اظهار کرامات توان کرد
هوش مصنوعی: وقتی که روح قدس در جستجوی شور و شوق من است، عشق تو میتواند نشانههای الهی را به نمایش بگذارد.
نه جرأت پروانه و نه تاب سمندر
دعوی محبت به چه آیات توان کرد
هوش مصنوعی: نه پروانه جرات پرواز به آتش را دارد و نه سمندر تحمل حرارت را؛ در این حال، چه نشانههایی میتوان برای ابراز محبت به کار برد؟
آنجا که منم ز اهرمن اعجاز توان دید
و آنجا که توئی بندگی لات توان کرد
هوش مصنوعی: در جایی که من هستم، قدرت و شگفتیهای عجیبی را میتوان مشاهده کرد و در جایی که تو هستی، فقط میتوان به بندگی و servitude پرداخت.