گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲

مهر بر روی یار باخته رنگ است
ماه پس از حسن آن نگار به تنگ است
روز فراقت شدیم دست و گریبان
روی فراغت ندیده‌ایم چه رنگ است
دل که فروغی ز نور عشق ندارد
نیست دگر دل کلیسیای فرنگ است
نام مبر آنکه را مقید نام است
عشق چه داند کسی که در غم ننگ است
گرچه نگاهش به عشوه بر سر صلح است
غمزه و نازش هنوز بر سر جنگ است
دست، حمایل بدوش و چشم به ساقی
گوش به آواز نای و نغمه به چنگ است
مرد قلندر ز هیچ باک ندارد
کاول گام فنا بکام نهنگ است
زخم جراحت برم، چو مرهم راحت
راحت مرحم برم، چو زخم پلنگ است
گو همه عالم بمیر او به چه باک است
گو همه آدم بمیر، او به چه ننگ است
عیش جوانی شد و تو در غم پیری
قافله شد، خیز هان چه جای درنگ است
بس که قد من کشید بار فراقت،
دال بر قامتم چو تیر خدنگ است
وصف دهانش رضی چه حد بیان است
ختم کن این قصه را که قافیه تنگ است

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهر بر روی یار باخته رنگ است
ماه پس از حسن آن نگار به تنگ است
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی معشوق، چنان در دل انسان تأثیر می‌گذارد که حتی ماه هم در مقایسه با زیبایی او کمرنگ و بی‌روح به نظر می‌رسد. عشق به محبوب، دل را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد و آدمی را دچار حسرت و longing می‌کند.
روز فراقت شدیم دست و گریبان
روی فراغت ندیده‌ایم چه رنگ است
هوش مصنوعی: در روز جدایی از تو، خود را در تنگنا می‌بینم و نمی‌دانم حالت بی‌تو چگونه است.
دل که فروغی ز نور عشق ندارد
نیست دگر دل کلیسیای فرنگ است
هوش مصنوعی: اگر دل نتواند از نور عشق روشن شود، دیگر دل همچون کلیسای فرنگ، سرد و پوچ خواهد بود.
نام مبر آنکه را مقید نام است
عشق چه داند کسی که در غم ننگ است
هوش مصنوعی: اگر کسی را به نامش بشناسی، در حقیقت او را به یک قید محدود کرده‌ای. عشق چیزی است که فقط کسی می‌فهمد که در غم و درد زندگی را تجربه کرده باشد.
گرچه نگاهش به عشوه بر سر صلح است
غمزه و نازش هنوز بر سر جنگ است
هوش مصنوعی: هرچند که او با نگاهی خاص به صلح دعوت می‌کند، اما طرز رفتار و نازش همچنان حاکی از جنگ و دلشکستگی است.
دست، حمایل بدوش و چشم به ساقی
گوش به آواز نای و نغمه به چنگ است
هوش مصنوعی: دست به حمایل است و بر دوش قرار دارد، چشمانش به ساقی دوخته شده و گوش به صدا و نوازش نی داده و به نغمه چنگ گوش می‌دهد.
مرد قلندر ز هیچ باک ندارد
کاول گام فنا بکام نهنگ است
هوش مصنوعی: مرد قلندر از هیچ چیز نمی‌ترسد، زیرا آغاز راه او به سوی فنا و نابودی به اندازه‌ای بزرگ است که به مانند طعمه‌ای برای نهنگ می‌ماند.
زخم جراحت برم، چو مرهم راحت
راحت مرحم برم، چو زخم پلنگ است
هوش مصنوعی: زخمی که به من زده‌اند، شبیه درد و رنج است؛ اما این را هم می‌دانم که درمان و آرامش آن زخم، به اندازه خود زخم دشوار و عمیق است.
گو همه عالم بمیر او به چه باک است
گو همه آدم بمیر، او به چه ننگ است
هوش مصنوعی: بگذار همه جهان نابود شوند، او هیچ اهمیتی نمی‌دهد. بگذار همه انسان‌ها از بین بروند، او هیچ عیبی نمی‌بیند.
عیش جوانی شد و تو در غم پیری
قافله شد، خیز هان چه جای درنگ است
هوش مصنوعی: عیش و خوشی جوانی به پایان رسیده و تو در فکر مشکلات و غم‌های پیری هستی، پس بلند شو و وقت را تلف نکن.
بس که قد من کشید بار فراقت،
دال بر قامتم چو تیر خدنگ است
هوش مصنوعی: به دلیل فراق تو، به قدری قامت من کشیده شده که به تیر و تیرکمان شباهت دارد.
وصف دهانش رضی چه حد بیان است
ختم کن این قصه را که قافیه تنگ است
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جذابیت دهان معشوق اشاره دارد و می‌گوید که هر چه درباره آن زیبا بگوییم، باز هم کم است. در ادامه نیز به این نکته اشاره می‌کند که دیگر نمی‌توان ادامه داد زیرا کلمات و قافیه‌ها به تنگی افتاده‌اند و در واقع نمی‌توان حق مطلب را درباره آن زیبایی ادا کرد.

حاشیه ها

1389/10/04 09:01

در مصرع اول بیت هفتم مرد قلندر صحیح است به جای مر قلندر لطفا تصحیح فرمایید.
مصرع دوم بیت هشتم نیز مرهم صحیح است به جای مرحم
---
پاسخ: با تشکر، مورد اول تصحیح شد. مورد دوم با توجه به این که واژهٔ «مرحم» بی‌معنی نیست من بیم آن دارم که اصل و درست همین باشد و آن را به سبب قرابت و تفاوت با مرهم مصرع اول آورده باشد. دوستانی که به نسخهٔ چاپی دسترسی دارند درستش را اطلاع دهند.

1400/07/26 11:09
مرتضی پرورش

درود بر شما! بی‌تردید در هر دو مصرع «مرهم» صحیح است که در هر دو جایگاه تناسب تضاد با «زخم» دارد. املای «مرحم» در لغتنامه با تلفظ morahham (مُرَحَّم) آمده و که در این بحر نمی‌گنجد.

1399/06/20 22:09
شهرام میرزایی

بدون شک واژه‌ی مرهم درست‌است، نیاز به شک بی‌هوده‌لست. حتی نسخه‌ی چاپی هم مرحم بوده باشه، باید نمونه خوانی مجدد بشه. میرزایی

1399/12/21 01:02
مریم السادات لطیفی

مصرع اول بیت دوم دست در گریبان صحیح است

1400/07/26 11:09
مرتضی پرورش

بیت صحیح است. «دست در گریبان» نه‌تنها مناسب این موضع نیست، که در وزن هم نمی‌گنجد.

1401/03/15 16:06
شهرام میرزایی

دست در گریبان که در وزن نمی گنجد و اشتباه است. همان دست و گریبان درست است و معنی هم صحیح است. 

1401/03/15 16:06
شهرام میرزایی

دست در گریبان که در وزن نمی گنجد و اشتباه است. همان دست و گریبان درست است و معنی هم صحیح است.