گنجور

شمارهٔ ۱۲

هم‌آغوش که شد یارب که امشب
خجالت می‌تراود از نگاهش
ز بوی مشک من مدهوش گشتم
نهادم سر چو اندر خاک راهش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هم‌آغوش که شد یارب که امشب
خجالت می‌تراود از نگاهش
هوش مصنوعی: امشب که آن محبوب نزدیک من است و از نگاهش شرمگین و خجالت‌زده‌ام.
ز بوی مشک من مدهوش گشتم
نهادم سر چو اندر خاک راهش
هوش مصنوعی: از عطر مشک به حدی مست و گیج شدم که سرم را بر زمین گذاشتم، مانند کسی که در جستجوی آن عطر به خاک افتاده است.