گنجور

شمارهٔ ۲۸ - نامشخص

جدا از زلف و رخسار تو جان دادم به ناکامی
نه خرم از تو در صبحی نه دلشاد از تو در شامی
ندارم غم ز قرب مدعی رشحه که در کویش
کنون قربی که هست او را فراهم بود ایامی
شهنشاه جهان شهزاده محمود آن جوانبختی
که عقل پیر باشد پیش رای پخته‌اش خامی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جدا از زلف و رخسار تو جان دادم به ناکامی
نه خرم از تو در صبحی نه دلشاد از تو در شامی
هوش مصنوعی: من به خاطر ناکامی‌ام جان سپردم و از زیبایی و چهره‌ات بی‌نصیب ماندم، نه در صبح از وجود تو خوشحال شدم و نه در شب از تو سرمست شدم.
ندارم غم ز قرب مدعی رشحه که در کویش
کنون قربی که هست او را فراهم بود ایامی
هوش مصنوعی: من نگران نزدیک بودن به محبوب نیستم، زیرا او که در کنارم است، در زمان‌های گذشته همیشه در دسترس بوده است.
شهنشاه جهان شهزاده محمود آن جوانبختی
که عقل پیر باشد پیش رای پخته‌اش خامی
هوش مصنوعی: شاه جهان، شاهزاده محمود، آن جوان بختی است که عقل پیر در مقابل فکر پخته‌اش، خام و ناچیز به نظر می‌رسد.