قطعهٔ ۴۹ - باور مکن
مار اگر گوید که مورم، بشنو و باور مکن
دیو اگر گوید که حورم، بشنو و باور مکن
گر بگوید روبه افسونگر نیرنگباز
کز فریب و حیله دورم، بشنو و باور مکن
ور بگوید مردهخور کفتار، کز بهر ثواب
خادم اهل قبورم بشنو و باور مکن
ور بگوید سنگپشتی بینوا، کز چابکی
پهنهپیما، چون ستورم، بشنو و باور مکن
ور دغلبازی کند دعوی، که دولتخواه تو
در غیاب و در حضورم، بشنو و باور مکن
ور بگوید قاضی مسکین، که در هنگام رأی
دشمن ارباب زورم، بشنو و باور مکن
ور بفرماید وکیلی، در بهارستان، که من
سیر از این دارالغرورم، بشنو و باور مکن
گر وزیری گفت کز تیمار خلق آشفته است
بشنو و باور مکن، زیرا که هذیان گفته است
قطعهٔ ۴۸ - جانانه دشتی: مستیم و خرابیم ز پیمانه دشتیقطعهٔ ۵۰ - رنج بیهوده: خائنین اهل وطن را مایه دردسرند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مار اگر گوید که مورم، بشنو و باور مکن
دیو اگر گوید که حورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر مار بگوید که من مور هستم، حرفش را بشنو ولی به او اعتماد نکن. اگر دیو بگوید که من حوری هستم، او را هم بشنو اما به او ایمان نیاور.
گر بگوید روبه افسونگر نیرنگباز
کز فریب و حیله دورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر روباهی به کسی بگوید که من از فریب و نیرنگ دور هستم، به او گوش نده و حرفش را باور نکن.
ور بگوید مردهخور کفتار، کز بهر ثواب
خادم اهل قبورم بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر مردهخوری مانند کفتار بگوید که به خاطر ثواب و خدمت به اهل قبور این کار را انجام میدهد، به حرف او گوش نده و باور نکن.
ور بگوید سنگپشتی بینوا، کز چابکی
پهنهپیما، چون ستورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر سنگپشتی بیپناه بگوید که من به اندازهی یک اسب، چابک و سریع هستم، به حرفش گوش نکن و به آن اعتماد نکن.
ور دغلبازی کند دعوی، که دولتخواه تو
در غیاب و در حضورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر کسی به طرفداری از من دروغ بگوید و بگوید که به دنبال قدرت و موفقیت من هست، بدان که این صحبتها را نه در کنار من و نه در غیاب من، باور نکن.
ور بگوید قاضی مسکین، که در هنگام رأی
دشمن ارباب زورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر قاضی هم به زبان بیاید و بگوید که در زمانی که دشمن از فرمانروای قدرتمند رأی میگیرد، باید حرفش را شنید و به آن اعتماد نکرد.
ور بفرماید وکیلی، در بهارستان، که من
سیر از این دارالغرورم، بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر وکیلی در بهارستان بگوید که من از این دنیای فریبنده سیر شدهام، حرف او را بشنو، ولی به او اعتماد نکن.
گر وزیری گفت کز تیمار خلق آشفته است
بشنو و باور مکن، زیرا که هذیان گفته است
هوش مصنوعی: اگر وزیر گفت که به خاطر مشکلات مردم دچار آشفتگی شده، به حرفش گوش نده و باور نکن، چون او دروغ میگوید.
خوانش ها
قطعهٔ ۴۹ - باور مکن به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/01/11 02:04
دیو اگر گوید که حورم.......------
ور بگوید شنگ پشت بی نوا....------
زیرا که هذیان گفته است، بشنو و باور مکن
درست است
1399/01/11 19:04
وربگوید سنگ پشت بی نوا
با عرض معذرت درست است
1399/01/19 18:04
سجادی
مصرع آخر به نظر میرسد اینطور صحیح باشد:
چون که هزیان گفته است او ، بشنو و باور مکن
1401/02/01 09:05
Nazanin
در مصرع دوم ، حور درست است، نه هور!
حور به معنی زیبا روی است که کاملا در تقابل با دیو ، در این بیت قرار میگیرد ، ولی هور در معنی خورشید یا آفتاب است و ارتباطی با معنای نهفته در بیت ، ندارد.
هذیان هم همان هذیان است. نمیدانم چرا دوستی، درست آن را هزیان گفته اند!
1402/04/01 22:07
محمدرضا
بشنو و باور مکن، زیرا که هذیان گفته است
ظاهرا مقصود شاعر از تغییر این مصرع جلب توجه به آن می باشد .