گنجور

قطعهٔ ۳۳ - بزم زهره

تو ای آتشین زهره کز تابناکی
فروزان کنی بزم چرخ کهن را
برون افکنی از پی دل‌فریبی
از آن نیلگون جامه، سیمینه‌تن را
به روی تو زان فتنه شد خاطر من
که ماننده‌ای روی معشوق من را
ز روشنگرانت شبی انجمن کن
بیفروز از چهره آن انجمن را
یکی بزم افلاکی و خسروانی
که درخور بود زهره چنگ‌زن را
چو آراستی محفل آسمانی
بخوان سوی بزمت من و ماه من را

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو ای آتشین زهره کز تابناکی
فروزان کنی بزم چرخ کهن را
هوش مصنوعی: ای ستاره‌ درخشان، تو که با تابش درخشان خود مجال شادی و زیبایی را در آسمان کهن فراهم می‌سازی.
برون افکنی از پی دل‌فریبی
از آن نیلگون جامه، سیمینه‌تن را
هوش مصنوعی: تو به خاطر جذابیت و زیبایی ظاهری دیگران را از خود دور می‌کنی؛ این زیبایی که در لباس آبی‌رنگ و تن نقره‌ای‌ات نهفته است.
به روی تو زان فتنه شد خاطر من
که ماننده‌ای روی معشوق من را
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو باعث شده که دل من دچار آشفتگی شود و تو برای من همانند محبوبم هستی.
ز روشنگرانت شبی انجمن کن
بیفروز از چهره آن انجمن را
هوش مصنوعی: از روشنگران و دانایان خودت در شبی گرد هم بیاور و با چهره‌های روشنت، نور و روشنی به آن جمع ببخش.
یکی بزم افلاکی و خسروانی
که درخور بود زهره چنگ‌زن را
هوش مصنوعی: در میان فضایی آسمانی و شاهانه، مجلسی برپا است که برای هنرمندی مانند زهره، نوازنده چنگ، شایسته و مناسب است.
چو آراستی محفل آسمانی
بخوان سوی بزمت من و ماه من را
هوش مصنوعی: وقتی که محفل آسمانی را زیبا و آراسته کردی، به سوی مهمانی‌ام بیا و ماه تابانم را بخوان.

خوانش ها

قطعهٔ ۳۳ - بزم زهره به خوانش عندلیب