قطعهٔ ۳۱ - پوشکین
ای پوشکین درود فرستم تو را درود
وز اهل دل پیام رسانم تو را پیام
آثار تو خجسته بود ای خجستهمرد
اشعار تو ستوده بود ای ستودهنام
بستی میان به خدمت مردم، ز روی مهر
زان رو که لوح سینهات از کینه پاک بود
افسانهات چو نغمه شادی امیدبخش
اندیشهات چو مهر فلک تابناک بود
گفتی سخن ز سعدی آثار وی از آنک
گوهرشناس بود، دل تابناک تو
وینک ز مهد نظم وز اقلیم شاعران
آمد رهی، که لاله فشاند به خاک تو
هستی میان ما ز هنرهای خود پدید
گر ظاهرا پدید نهای در میان ما
نام تو جاودان بود ای شاعر بزرگ
چونان که نام سعدی شیرینزبان ما
آزادهخوی بودی و آزاد زیستی
جان باختی که برفکنی رسم بندگی
مردی، ولیک نام شریف تو زنده ماند
مردن به راه خلق بود شرط زندگی
گفتی سخن ز سعدی و شهر و دیار او
با آنکه دور بود ز شهر و دیار تو
وینک رهی ز جانب سعدی پارسی
افشان کند شکوفه و گل بر مزار تو
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای پوشکین درود فرستم تو را درود
وز اهل دل پیام رسانم تو را پیام
هوش مصنوعی: سلامی برای تو، ای پوشکین، و پیامی از دلباختگان به تو میرسانم.
آثار تو خجسته بود ای خجستهمرد
اشعار تو ستوده بود ای ستودهنام
هوش مصنوعی: شما انسان خوش نام و خوش آیندی هستید، و آثار شما نیز نشاندهندهی خوبی و شایستگی شماست. اشعار شما هم مورد تحسین و ستایش قرار گرفتهاند.
بستی میان به خدمت مردم، ز روی مهر
زان رو که لوح سینهات از کینه پاک بود
هوش مصنوعی: تو با نیت خوب و محبت به خدمت مردم درآمدی، چون دل پاک و عاری از کینه و حسادت داری.
افسانهات چو نغمه شادی امیدبخش
اندیشهات چو مهر فلک تابناک بود
هوش مصنوعی: داستان تو مانند یک نغمه شاد و مایه امید است و افکارت همچون خورشید درخشان و تابناک در آسمان میدرخشد.
گفتی سخن ز سعدی آثار وی از آنک
گوهرشناس بود، دل تابناک تو
هوش مصنوعی: تو گفتی که در مورد سعدی صحبت کنیم، زیرا آثار او به خاطر شناخت عمیقش از جواهرات معنوی است و دل تو هم پر از درخشش و روشنی است.
وینک ز مهد نظم وز اقلیم شاعران
آمد رهی، که لاله فشاند به خاک تو
هوش مصنوعی: از دنیای نظم و شعر، مسیری آغاز شده که موجب شده است گل لاله به خاک تو بریزد.
هستی میان ما ز هنرهای خود پدید
گر ظاهرا پدید نهای در میان ما
هوش مصنوعی: وجود ما ناشی از آثار و هنرهای خودمان است. اگرچه شاید به ظاهر در میان ما محسوس نباشی، اما وجودت در واقع در لایههای پنهان ما جاری است.
نام تو جاودان بود ای شاعر بزرگ
چونان که نام سعدی شیرینزبان ما
هوش مصنوعی: نام تو همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند، ای شاعر بزرگ، مانند نام سعدی که با شیرینی کلامش در دلها جا دارد.
آزادهخوی بودی و آزاد زیستی
جان باختی که برفکنی رسم بندگی
هوش مصنوعی: تو انسان آزاده و دارای روحیهی آزاد بودی، اما جان خود را به خاطر این که از زیر بار بندگی و servitude خارج شوی، فدای کردی.
مردی، ولیک نام شریف تو زنده ماند
مردن به راه خلق بود شرط زندگی
هوش مصنوعی: مردی وجود دارد، اما نام نیک تو باقی خواهد ماند. زیرا زندگی واقعی در خدمت به مردم و خلق است.
گفتی سخن ز سعدی و شهر و دیار او
با آنکه دور بود ز شهر و دیار تو
هوش مصنوعی: گفتی که درباره سعدی و مکان و سرزمین او صحبت کردی، هرچند که آنجا از سرزمین و شهر تو فاصله دارد.
وینک رهی ز جانب سعدی پارسی
افشان کند شکوفه و گل بر مزار تو
هوش مصنوعی: و اما راهی وجود دارد که از سمت سعدی به سوی تو میآید و باعث میشود که بر مزار تو، گلها و شکوفهها بریزد.