قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانههای بیلیتس)
چون که دلدادهٔ نخستم، دید
ریخت در پای من، به دست امید
آتشین پارههای بیجاده
پربها رشتههای مروارید
هریک از روشنی چو ماهی بود
زیب دیهیم پادشاهی بود
وآن دگر طرفه جامهای پرداخت
بادپای هنر به میدان تاخت
در لطافتِ بهارِ حسنم گفت
وز جلالت قرین مهرم ساخت
چهرگان مرا، به جلوهگری
خواند رشکِ ستارهٔ سحری
خواستار سوم ز کَشّی و ناز
عافیتسوز بود و افسونساز
آفت عقل بود و غارت هوش
آیت حسن بود و مایه ناز
دید چون قامت رسای مرا
خم شد و بوسه داد پای مرا
تو نه زر داری و نه زیور و زیب
نه سخنآفرینی و نه ادیب
نه تو را، چهرهای است لالهفروش
نه تو را منظری است دیدهفریب
لیک یارم از این میانه تویی
ناوک عشق را نشانه تویی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون که دلدادهٔ نخستم، دید
ریخت در پای من، به دست امید
هوش مصنوعی: زمانی که عاشق بزرگترین عشق خود هستم، وقتی او را میبینم، تمام آرزوهایم به سمت من سرازیر میشود.
آتشین پارههای بیجاده
پربها رشتههای مروارید
هوش مصنوعی: تکههای پر از حرارتی که در مسیر مشخصی قرار ندارند، مانند زنجیرههای باارزش مروارید به هم متصل شدهاند.
هریک از روشنی چو ماهی بود
زیب دیهیم پادشاهی بود
هوش مصنوعی: هر یک از آنها مانند نوری درخشان بودند و همچون ماهی زیبا، تاجی از زیبایی و شکوه بر سر داشتند که نشان از مقام پادشاهی آنها بود.
وآن دگر طرفه جامهای پرداخت
بادپای هنر به میدان تاخت
هوش مصنوعی: در سوی دیگر، هنری زیبا و با شکوه به وجود آمده که به سرعت در عرصه ظهور و بروز یافته است.
در لطافتِ بهارِ حسنم گفت
وز جلالت قرین مهرم ساخت
هوش مصنوعی: بهار زیبایی من را به نرمی توصیف کرد و از عظمت تو به من عشق و محبت بخشید.
چهرگان مرا، به جلوهگری
خواند رشکِ ستارهٔ سحری
هوش مصنوعی: چهرههای زیبا و دلربا مرا به خود جذب کردند و حسادت ستاره صبحگاهی را برانگیختند.
خواستار سوم ز کَشّی و ناز
عافیتسوز بود و افسونساز
هوش مصنوعی: او به دنبال کسی است که بتواند با زیبایی و جذابیتش او را مجذوب کند و در عین حال، آرامش را از او بگیرد و او را گرفتار افسون خود کند.
آفت عقل بود و غارت هوش
آیت حسن بود و مایه ناز
هوش مصنوعی: عشق به زیباییها و جذابیتها باعث میشود که عقل و هوش انسان تحت تأثیر قرار گیرد و گاهی از دست برسد. زیبایی یک نشانه و علامت است که میتواند دلربا و وسوسهانگیز باشد و حس ناز و دلربایی را در آدمی ایجاد کند.
دید چون قامت رسای مرا
خم شد و بوسه داد پای مرا
هوش مصنوعی: وقتی قامت زیبا و بلند مرا دید، خم شد و پای مرا بوسید.
تو نه زر داری و نه زیور و زیب
نه سخنآفرینی و نه ادیب
هوش مصنوعی: تو نه دارایی و ثروتی داری، نه زیبایی و زینتی، نه توانایی در سخن گفتن و نه دانش و هنر.
نه تو را، چهرهای است لالهفروش
نه تو را منظری است دیدهفریب
هوش مصنوعی: نه چهره تو مانند چهره گل لاله است و نه منظره تو چنان زیبا و فریبنده است که چشمها را خیره کند.
لیک یارم از این میانه تویی
ناوک عشق را نشانه تویی
هوش مصنوعی: ولی در این میان، تو محبوب من هستی؛ تو نشانه عشق و هدف دل من هستی.
خوانش ها
قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانههای بیلیتس) به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/01/10 22:04
آتشین پاره های بیجاده------
خواستار شوم زکشی و ناز----
درست است
1399/04/10 12:07
یلدا
زکشی به چه معناست؟ این مصراع رو چطور معنا میخونید و معنا میشه؟