گنجور

قطعهٔ ۲۵ - چشم فیروزه‌گون

ثریای فیروزه‌گون چشم من
که چون آسمان پاس دل‌ها نداشت
در انگشتری داشت فیروزه‌ای
که هم‌رنگ آن چرخ مینا نداشت
همه خیره در جلوه و رنگ او
ولی جلوه در دیده ما نداشت
که فیروزه‌ای پربها بود لیک
بها پیش چشم ثریا نداشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ثریای فیروزه‌گون چشم من
که چون آسمان پاس دل‌ها نداشت
هوش مصنوعی: چشمان زیبای من که رنگی شبیه آسمان فیروزه‌ای دارد، مانند آسمان که نمی‌تواند دل‌ها را حمایت کند، به نظر می‌رسد.
در انگشتری داشت فیروزه‌ای
که هم‌رنگ آن چرخ مینا نداشت
هوش مصنوعی: او در انگشتری فیروزه‌ای داشت که رنگ آن با آسمان نیلی یکسان نبود.
همه خیره در جلوه و رنگ او
ولی جلوه در دیده ما نداشت
هوش مصنوعی: همه در زیبایی و رنگ و لعاب او غرق شده‌اند، اما او جلوه‌گری در نگاه ما نداشت.
که فیروزه‌ای پربها بود لیک
بها پیش چشم ثریا نداشت
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که چیزی که بسیار ارزشمند و زیبا است، ممکن است در مقایسه با چیزهای دیگر ارزش خود را از دست بدهد. به طور خاص، فیروزه‌ای که پر بها و گرانبهاست، در برابر دیدگاه و موقعیت ثریا (به عنوان یک نماد از اوج و برتری) هیچ بهای واقعی ندارد. یعنی زیبایی و ارزش یک چیز ممکن است در مقایسه با معیارهای بالاتر و بزرگ‌تر کم‌رنگ شود.

خوانش ها

قطعهٔ ۲۵ - چشم فیروزه‌گون به خوانش عندلیب