شمارهٔ ۴۰ - شب جدایی
ای شب جدایی
که چون روزم سیاهی ای شب
کن شتابی آخر
ز جان من چه خواهی ای شب؟
نشان زلف دلبری، ز بخت من سیه تری، بلا و غم سراسری
تیره همچون
آهی امشب
کنی به هجر یار من، حدیث روزگار من، بری ز کف قرار من
جانم از غم
کاهی ای شب
تا که از آن گل دور افتادم
خنده و شادی رفت از یادم
سیه شد روزم
بی مه رویش دمی نیاسودم
به سیل اشکم، گواهی ای شب
او شب چون گل نهد ز مستی بر بالین سر
من دور از او، کنم ز اشک خود بالین را تر
خون دل از بس خورم بی او، محنت و خواری بردم بی او
مردم بی او
بی رخ آن گل دلم به جان آمد
دگر از جانم چه خواهی ای شب
شمارهٔ ۳۹ - من از روز ازل دیوانه بودم: من از روز ازل، دیوانه بودمشمارهٔ ۴۱ - بهار عاشق (اصفهان): برده صبرم از دل چشم مستی
اطلاعات
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای شب جدایی
که چون روزم سیاهی ای شب
هوش مصنوعی: ای شب جدایی که سیاهیات مرا مانند روز روشن میسازد.
کن شتابی آخر
ز جان من چه خواهی ای شب؟
هوش مصنوعی: ای شب، چرا اینقدر به من فشار میآوری؟ چه چیزی از من میخواهی؟ خواهش میکنم شتاب نکن!
نشان زلف دلبری، ز بخت من سیه تری، بلا و غم سراسری
هوش مصنوعی: نشان زلف معشوقم بر شانس من بسیار بد است و بلایا و غمها را همه جا احساس میکنم.
تیره همچون
آهی امشب
هوش مصنوعی: امشب مانند یک آهوی ترسیده و ناآرام هستم.
کنی به هجر یار من، حدیث روزگار من، بری ز کف قرار من
هوش مصنوعی: تو با دلتنگی یارم، قصههایی از روزگار من را برایم روایت میکنی، در حالی که آرامشم را از من گرفتهای.
جانم از غم
کاهی ای شب
هوش مصنوعی: ای شب، جانم مملو از غم و اندوه است.
تا که از آن گل دور افتادم
خنده و شادی رفت از یادم
هوش مصنوعی: وقتی از آن گل فاصله گرفتم، دیگر خنده و شادی را فراموش کردم.
سیه شد روزم
هوش مصنوعی: روزهای عمرم تاریک و ناامید شده است.
بی مه رویش دمی نیاسودم
به سیل اشکم، گواهی ای شب
هوش مصنوعی: من حتی لحظهای آرام نداشتم بدون چهرهی زیبا و در این میان، اشکهای من را شب گواهی میدهد.
او شب چون گل نهد ز مستی بر بالین سر
من دور از او، کنم ز اشک خود بالین را تر
هوش مصنوعی: او شب مانند گلی که در مستی بر بالین سر من مینشیند، دور از او، بالینم را از اشکهایم خیس میکنم.
خون دل از بس خورم بی او، محنت و خواری بردم بی او
مردم بی او
هوش مصنوعی: از بس که بدون او رنج و درد کشیدم، خون دل خوردم و با محنت زندگی کردم. بی او، زندگی برایم دشوار شده و گویی که مردهام.
بی رخ آن گل دلم به جان آمد
دگر از جانم چه خواهی ای شب
هوش مصنوعی: بیحضور آن گل، دل من به شدت نگران و پریشان است. از جانم چه توقع داری، ای شب تاریک؟
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(دشتی) (۱۳:۰۵ - ۱۹:۵۵) نوازندگان: ارکستر گلهاترانه سرا: رهی معیری خواننده ترانه: قوامی (فاختهای)، حسین آهنگساز: مجید وفادار تنظیم آهنگ: جواد معروفی مطلع شعر ترانه: ای شبِ جدایی که چون روزم سیاهی (ای شب جدایی)"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ۲۳۶)
"تصنیف «شب جدایی»"
با صدای همایون شجریان (آلبوم شب جدایی)