شمارهٔ ۳۱ - خزان عشق
شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم، تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری، با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم
تو و مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟
تو و چون می لاله کشیدنها
من و چون گل جامه دریدنها
ز رقیبان خواری دیدنها
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی؟
نمی کنی ای گل یک دم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بی تو بود
از غم خون دل من
آه از دل تو
گرچه ز محنت، خوارم کردی
با غم و حسرت، یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من هرچه توانی ناز
هرچه توانی ناز
کز عشقت می سوزم باز
شمارهٔ ۳۰ - شب عاشق: ندانمت به که مانی؟شمارهٔ ۳۲ - لاله خونین (افشاری): ای آتشین لاله، ای آتشین لاله، چون روی یاری
اطلاعات
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش به جان زد جدایی
هوش مصنوعی: خزان به معنای نابودی و سردی است و در اینجا به نشانههای جدایی اشاره دارد. بنابراین، در این لحظه، عواطف و احساسات شخص به دلیل جدایی شعلهور شده و دوباره آتش غم و اندوه در دل او زبانه میکشد. به طور کلی، حالتی از عذاب و ناراحتی ناشی از جدایی را توصیف میکند.
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی وفایی
هوش مصنوعی: زندگی من در کنار تو سپری شد، اما از تو جز بیوفایی و عدم اعتماد نمیشناسم.
با تو وفا کردم، تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری، با تو چه دارد سود
هوش مصنوعی: من به تو وفا کردهام، تا زمانی که در وجودم زندگی بود، عشق و وفاداری را نثار تو کردم. اما چه فایدهای برای تو دارد؟
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلشن جور و جفایی
هوش مصنوعی: آفت عشق و محبت، مانند بلای ناگواری است که بر سر گلهای سرسبز و زیبا میآید.
از دل سنگت آه
هوش مصنوعی: از دل سنگی تو، آهی میتراود.
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
هوش مصنوعی: دل من از غم و اندوهی عمیق پر است و به همین خاطر، تقدیرم نیز به همین شکل رقم خورده است.
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
هوش مصنوعی: من در اثر درد و غم سرشارم و به همین خاطر به دشمنان خود احترام میگذارم.
تا هستم
تو و مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریه من
هوش مصنوعی: تا زمانی که من هستم و تو از شراب در حال سرخوشیات در باغ مثل گلی خندان به مستی میرقصید، من در حال گریهام.
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟
هوش مصنوعی: با دیگران در باغ شاد مینوشم، اما از دوریات ناله میکنم و نمیدانم تا کی این حال ادامه خواهد داشت.
تو و چون می لاله کشیدنها
من و چون گل جامه دریدنها
هوش مصنوعی: تو مانند لالهای که در حال شکفتن است، من هم مثل گلی هستم که لباس خود را پاره میکند.
ز رقیبان خواری دیدنها
هوش مصنوعی: گاهی از رقبای خود تجربههای ناخوشایندی به دست میآوریم.
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
هوش مصنوعی: دل من از شدت اندوه به درد آمده است، چگونه میتوانم بگویم که این درد را چطور به وجود آوردی؟
دردم افزون کردی
هوش مصنوعی: تو بر درد من افزودهای.
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
هوش مصنوعی: برو، ای کسی که از محبت و وفا خالی هستی! برو، ای کسی که هیچ نشانی از وفاداری نداری!
که شکستی چون زلفت عهد مرا
هوش مصنوعی: چرا به عهد و پیمان من وفا نکردی، مانند زلفت که در هم پیچیده و بینظم است؟
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
هوش مصنوعی: متأسفانه، عمرم به سرعت گذشت و در این مدت نتوانستم به عشق و وفای تو برسم.
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی؟
هوش مصنوعی: ظلم به دوستان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و آزار به عاشق تا کی ادامه پیدا میکند؟
نمی کنی ای گل یک دم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
هوش مصنوعی: ای گل، یک لحظه هم یاد من را فراموش نکن که مانند اشکی که از چشمانت میریزد، از یاد تو دور افتادهام.
تا کی بی تو بود
از غم خون دل من
هوش مصنوعی: برای چه مدت بدون تو باید به خاطر درد دل خود اشک بریزم؟
آه از دل تو
هوش مصنوعی: ای دل، چه درد و آهی داری!
گرچه ز محنت، خوارم کردی
با غم و حسرت، یارم کردی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه با درد و رنج، مرا خوار و ناچیز کردی، اما باز هم با غم و حسرت، دوستم داشتی.
مهر تو دارم باز
هوش مصنوعی: من دوباره عشق تو را در دل دارم.
بکن ای گل با من هرچه توانی ناز
هرچه توانی ناز
هوش مصنوعی: ای گل، هرچه از دستت برمیآید زیبایی و ناز را با من در میان بگذار.
کز عشقت می سوزم باز
هوش مصنوعی: من دوباره از عشق تو در آتش سوختم.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"خزان عشق"
با صدای جواد بدیع زاده (آلبوم تصنیف های جواد بدیع زاده ۱)