اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به دیماه کز گشت گردان سپهر
سحاب افکند پرده بر روی مهر
هوش مصنوعی: در دیماه، زمانی که آسمان ابرها را به زمین میریزد و خورشید را پشت این ابرها پنهان میکند.
ز دمسردی ابر سنجابپوش
ردای قصب کوه گیرد به دوش
هوش مصنوعی: از سرمای هوا، ابر مانند سنجاب که در خود پوششی دارد، بر دوش کوه مینشیند.
جهان پوشد از برف سیمین حریر
کشد پرده سیمگون آبگیر
هوش مصنوعی: جهان به پوششی از برف سفید درآمده و دریاچه نقرهای رنگ، پردهای از حریر نرم بر خود کشیده است.
شود دامن باغ از گل تهی
چمن ماند از زلف سنبل تهی
هوش مصنوعی: وقتی گلها از باغ حذف شوند، چمن نیز از زیبایی و جذابیت زلف سنبل خالی خواهد ماند.
در آن فتنهانگیز طوفان مرگ
که نه غنچه ماند به گلبن نه برگ
هوش مصنوعی: در آن طوفان مرگآور که همه چیز را نابود کرد، نه گل و نه برگ دیگری باقی نماند.
گلی روشنیبخش بستان شود
چراغ دل بوستانیان شود
هوش مصنوعی: یکی از گلها روشنی و زیبایی باغ را فراهم میکند و عشق و محبت را در دلهای ساکنان باغ زنده میکند.
صبا را کند مست گیسوی خویش
جهان را برانگیزد از بوی خویش
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به خاطر شانه کردن موی او، حالتی مست و شگفتانگیز پیدا میکند و با عطر و بوی او، همه جهان را به حرکت درمیآورد.
گل یخ بخوانندش و ای شگفت
کزو باغ افسرده گرمی گرفت
هوش مصنوعی: گل یخ نامیده میشود و عجیب است که از آن باغی که پژمرده بود، گرما و زندگی دوبارهای میگیرد.
ز گلها از آن سر برافراخته است
که با باغ بیبرگ و بر ساخته است
هوش مصنوعی: این گلها به خاطر زیبایی و سرسبزی خود از زمین بلند شدهاند، زیرا در مقایسه با باغی که بیبرگ و پژمرده است، شکوفاتر و سرزندهتر به نظر میرسند.
تو نیز ای گل آتشینچهر من
که انگیختی آتش مهر من
هوش مصنوعی: تو نیز ای گل زیبای من که شوق و محبت را در دل من به وجود آوردی.
ز پیری چو افسرد جان در تنم
تهی از گل و لاله شد گلشنم
هوش مصنوعی: با افزایش سن و پژمردگی جانم، بدنم دیگر از زیبایی و جوانی خالی شده و باغ وجودم دگرگون و بی رنگ شده است.
سیهکاری اختر سیهفام
سیه موی من کرد چون سیم خام
هوش مصنوعی: تاریکی و شومقدری ستاره سیاهپوش بر من سایه افکند و بر موهای سیاه من تاثیری مانند نقرهای خام گذاشت.
سهی سروم از بار غم گشت پست
مرا برف پیری به سرنشست
هوش مصنوعی: سر خوش و شاداب من به خاطر غم و غصهها دچار افت و نقصان شده است و برف پیری بر سرم نشسته است.
به دلجویم در کنار آمدی
ز مستان غم را بهار آمدی
هوش مصنوعی: به خاطر تسلی خاطر من، در کنارم آمدی و به مانند مستان، غم را به فصل بهار تبدیل کردی.
گل یخ گر آورد بستان به دست
مرا آتشینلالهای چون تو هست
هوش مصنوعی: اگر گل یخی به باغ بیاوری، بر من ببخش، چرا که مانند تو، لالهای آتشین وجود دارد.
ز گلچهرگان سر بر افراختی
که با جان افسردهای ساختی
هوش مصنوعی: تو به زیبا رویان نگاهی انداختی که با آنها روح خستهام را جانی دوباره بخشیدی.
حاشیه ها
1389/08/11 12:11
منصور محمدزاده
خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
ز گلها از آن سر بر افراخته است
که با باغ بی برک و بر ساخته است
گل بخ گر آورد بستان بهدست
مرا آتشین لاله ای چون تو هست
درست:
ز گلها از آن سر بر افراخته است
که با باغ بی برگ و بر ساخته است
گل یخ گر آورد بستان به دست
مرا آتشین لاله ای چون تو هست
1399/11/14 22:02
حسین ادهمی
لطفا موارد زیر را اصلاح فرمایید:
بیت دوم :
بهدوش/غلط
به دوش/درست
بیت پنجم:
دا آن فتنه انگیز/غلط
در آن فتنه انگیز/درست
بیت ششم:
بوستانیان /غلط
بوستانیان/درست
بیت هشتم:
گل بخ /غلط
گل یخ/درست
بیت نهم:
برک و بر/غلط
برگ و بر/درست
بیت دوازدهم:
اختر سیه فام/ غلط
اختر سیم فام/درست
....
چون سیم خار/غلط
چون سیم خام/ درست
بیت چهاردهم:
ز مستان/ غلط
زمستان/ درست
بیت پانزدهم:
گل بخ گر آورد بستان بهدست/ غلط
گل یخ گر آورد بستان بهدست/ درست