گنجور

ماجرای نیم‌شب

یافتم روشندلی از گریه‌های نیم‌شب
خاطری چون صبح دارم از صفای نیم‌شب
شاهد معنی که دل سر گشته از سودای اوست
جلوه بر من کرد در خلوت‌سرای نیم‌شب
در دل شب دامن دولت به دست آمد مرا
گنج گوهر یافتم از گریه‌های نیم‌شب
دیگرم الفت به خورشید جهان‌افروز نیست
تا دل درد آشنا شد آشنای نیم‌شب
نیم‌شب با شاهد گلبن درآمیزد نسیم
بوی آغوش تو آید از هوای نیم‌شب
نیست حالی در دل شاعر خیال‌انگیزتر
از سکوت خلوت اندیشه‌زای نیم‌شب
با امید وصل از درد جدایی باک نیست
کاروان صبح آید از قفای نیم‌شب
همچو گل امشب رهی از پای تا سر گوش باش
تا سرایم قصه‌ای از ماجرای نیم‌شب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یافتم روشندلی از گریه‌های نیم‌شب
خاطری چون صبح دارم از صفای نیم‌شب
هوش مصنوعی: در تاریکی‌های شب، در پی عشق و روشنایی به حالتی دست یافتم که از اشک‌ها و دردهایم در آن زمان، سرشار از آرامش و روشنی هستم، به گونه‌ای که اکنون در بیداری‌ام همچون صبحی روشن و دل‌نشین احساس خوشحالی و صفا می‌کنم.
شاهد معنی که دل سر گشته از سودای اوست
جلوه بر من کرد در خلوت‌سرای نیم‌شب
هوش مصنوعی: در نیمه‌های شب، زیبایی که دل من به شدت به عشق او دچار است، خود را به من نشان داد.
در دل شب دامن دولت به دست آمد مرا
گنج گوهر یافتم از گریه‌های نیم‌شب
هوش مصنوعی: در دل شب، وقتی همه چیز آرام است، موفقیت و شانس به من روی آورد و از عواطف و اشک‌های شبانه‌ام به یک گنج ارزشمند دست یافتم.
دیگرم الفت به خورشید جهان‌افروز نیست
تا دل درد آشنا شد آشنای نیم‌شب
هوش مصنوعی: دیگر به خورشید که روشنی‌بخش و زندگی‌آفرین است علاقه‌ای ندارم، چون دیگر دلم به درد آشنا نمی‌شود، مانند کسی که در نیمه شب با تاریکی آشناست.
نیم‌شب با شاهد گلبن درآمیزد نسیم
بوی آغوش تو آید از هوای نیم‌شب
هوش مصنوعی: در نیمه‌شب، نسیم به آرامی با زیبایی گل‌ها هم‌نشین می‌شود و بوی محبت تو از هوای شب به مشام می‌رسد.
نیست حالی در دل شاعر خیال‌انگیزتر
از سکوت خلوت اندیشه‌زای نیم‌شب
هوش مصنوعی: شاعر در دل خود، حالتی نمی‌بیند که تخیل‌انگیزتر از سکوت آرامش‌بخش نیم‌شب باشد.
با امید وصل از درد جدایی باک نیست
کاروان صبح آید از قفای نیم‌شب
هوش مصنوعی: با امیدی که برای رسیدن به معشوق داریم، از درد جدا شدن نگران نیستیم. صبح نزدیک می‌شود و کاروان آن به دنبال شب نیمه‌روزی می‌آید.
همچو گل امشب رهی از پای تا سر گوش باش
تا سرایم قصه‌ای از ماجرای نیم‌شب
هوش مصنوعی: امشب مانند یک گل باش و به خوبی گوش بده تا من داستانی از ماجرای نیمه‌شب برایت بگویم.

خوانش ها

ماجرای نیم‌شب به خوانش عندلیب
ماجرای نیم‌شب به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1389/01/03 15:04
ناشناس

mesraje awale beide akhir(hamtscho gol emschab rahi)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1391/09/23 02:11
سید حسن هاشمی

با سلام
با توجه به وزن شعر، کلمه ی قافیه ی «نیمشب» در تمام مصراع ها باید به «نیمه شب» تبدیل شود تا بحر« رمل مثمّن محذوف» درست شود

1391/09/04 05:12
مهدی

جناب هاشمی، «نیم» و «نیمه»‌ از نظر عروضی یکسان و هر دو معادل یک هجای کشیده هستند.

1392/01/01 19:04
رضا

قفا به معنی پشت سر میباشد

1399/08/17 14:11
محسن

شعر از لحاظ ادبی چندان قوی نیست ولی باز هم سادگی و صداقت رهی به آن جلوه ای زیبا بخشیده است