غنچه پژمرده
عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است
هرکه از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است
چرخ غارتپیشه را با بینوایان کار نیست
غنچه پژمرده از تاراج گلچین فارغ است
شور عشق تازهای دارد مگر دل؟ کاین چنین
خاطرم امروز از غمهای دیرین فارغ است
خسروان حسن را پاس فقیران نیست نیست
گر به تلخی جان دهد فرهاد شیرین فارغ است
هر نفس در باغ طبعم لالهای روید رهی
نغمهسنجان را دل از گلهای رنگین فارغ است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1388/10/30 22:12
نگین شکروی
بادرودوسپاس فراوان
دربیت سوم "عشق تازه ای" صحیح است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1389/11/11 15:02
محمد
با سلام و تشکر از زحماتتون
به نظرم در بیت دوم، مصرع دوم " تاراج گلچین" صحیح است.
1395/12/18 22:03
محمد یگانه
کلمه ی "ناراج" به شکل "تاراج" تصحیح گردد، با تشکر