صفای شبنم
او را به رنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست
ما را نسیم کوی تو از خاک بر گرفت
خاشاک را به غیر صبا دستگیر نیست
گلبانگ نی اگرچه بود دلنشین ولی
آتش اثر چو ناله مرغ اسیر نیست
غافل مشو ز عمر که ساکن نمیشود
سیل عنانگسسته اقامتپذیر نیست
روی نکو به طینت ساقی نمیرسد
گل را صفای شبنم روشنضمیر نیست
با عمر ساختیم ز دلمردگی رهی
ماتمرسیده را ز تحمل گزیر نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
او را به رنگ و بوی نگویم نظیر نیست
گلبن نظیر اوست ولی دلپذیر نیست
هوش مصنوعی: او را نمیتوانم با هیچ رنگ و بویی توصیف کنم، اگرچه گلبن زیبا و خوشبوست، اما هیچیک به اندازهی او دلانگیز نیست.
ما را نسیم کوی تو از خاک بر گرفت
خاشاک را به غیر صبا دستگیر نیست
هوش مصنوعی: نسیم کوی تو ما را از زمین بلند کرد و تنها نسیم صبا میتواند خاشاک را جمع کند.
گلبانگ نی اگرچه بود دلنشین ولی
آتش اثر چو ناله مرغ اسیر نیست
هوش مصنوعی: صدای نی هرچقدر هم دلانگیز باشد، اما اثر آتش به اندازه نالهی پرندهی دربند در روح انسان تأثیرگذار نیست.
غافل مشو ز عمر که ساکن نمیشود
سیل عنانگسسته اقامتپذیر نیست
هوش مصنوعی: از زمان غافل نشوید، زیرا زمان مانند سیلی است که کنترلش از دست رفته و هرگز در یکجا نمیایستد.
روی نکو به طینت ساقی نمیرسد
گل را صفای شبنم روشنضمیر نیست
هوش مصنوعی: زیبایی و صفای دل یک ساقی نمیتواند به پای زیبایی گل برسد، چون گل تنها وقتی زیباست که صفای شبنم بر روی آن باشد.
با عمر ساختیم ز دلمردگی رهی
ماتمرسیده را ز تحمل گزیر نیست
هوش مصنوعی: ما زندگیمان را با دلمردگی سپری کردهایم و برای کسی که به حالتی از غم و اندوه رسیده، تحمل این وضعیت اجتنابناپذیر است.