گنجور

عمر نرگس

آتشین‌خوی مرا پاس دل من نیست نیست
برق عالم‌سوز را پروای خرمن نیست نیست
مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟
پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست
آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست
قصه امواج دریا را ز دریادیده پرس
هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست نیست
همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک
گل دو روزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست
ناگزیر از ناله‌ام در ماتم دل چون کنم؟
مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست
در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم
در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست
بر دل پاکان نیفتد سایه آلودگی
داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست
نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی
رهرو آزاده را پروای رهزن نیست نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

عمر نرگس به خوانش عندلیب
عمر نرگس به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1390/12/10 10:03
احمدی نسب

داغ ظلمت بر جبین صبح روشن نیست نیست به نظر بهتر میآید

1396/12/09 16:03
ایرانی

من هم با نظر آقای احمدی نسب موافقم.جبین صحیح میباشد نه جبینم لطفا تصحیح فرمایید.با تشکر.

1398/04/11 22:07
شهرام

در بیت اول پاس به چه معناست؟

1398/12/14 18:03

درود بر عزیزان---پاس به معنای احترام----پروا----ملاحظه---نکوداشت----است مثلا در کلمه مرکب پاسداشت بکار میرود

1399/08/14 21:11
محسن

بر دل پاکان نیفتد سایه آلودگی
داغ مِهرت بر جبین شام ظلمت نیست نیست

1400/06/14 19:09
Polestar

واقعا زیباست

فقط بیت هشتم بر جبین صبح روشن