سودازده
آن که سودازده چشم تو بوده است منم
وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم
آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت
ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم
آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش
آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی
وآن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم
ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک
آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن که سودازده چشم تو بوده است منم
وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که به زیبایی چشمان تو دچار سرگشتگی و شوق شدهام و همچنین من هستم که از هر مژۀ تو به طور فراوان عشق و احساسات جاری شده است.
آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت
ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که به خاطر ناهماهنگی سرنوشت، از راه مانده و گیج شدهام و نتوانستهام به مقصدی که دلخواهم است برسم.
آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش
آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
هوش مصنوعی: آن کسی که در برابر لبهای شیرین تو، ای چشمهای که زندگیبخش است، حرفهای زیبا گفته و توهینها را نیز شنیده، من هستم.
آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی
وآن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم
هوش مصنوعی: آنکه خواب آرام و خوشی را از من گرفته تویی و آن کسی که نتوانسته از لبهای تو حتی یک بوسه بگیرد، من هستم.
ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک
آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر دل خود از مسیرت کنار رفتی، من همان کسی هستم که مانند اشک، همیشه به دنبالت بودهام.
حاشیه ها
1398/12/09 22:03
عالی عالی