گیسوی شب
شب این سر گیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری
نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری
نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف
این خرمن گیسوی ندارد که تو داری
پروانه که هردم ز گلی بوسه رباید
این طبع هوسجوی ندارد که تو داری
غیر از دل جان سخت رهی کز تو نیازرد
کس طاقت این خوی ندارد که تو داری
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب این سر گیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری
هوش مصنوعی: گیسوی شب هیچگاه زیبایی و جذابیت گیسوی تو را ندارد و بوی گل، به آن دلانگیزی که تو داری، نیست.
نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری
هوش مصنوعی: نرگس، که دل کسانی را که اهل نظر هستند فریب میدهد، چنین چشمان گویایی ندارد که تو داری.
نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف
این خرمن گیسوی ندارد که تو داری
هوش مصنوعی: گل نیلوفر آبی که از آب سیراب شده، شعف و زیباییاش را از سر زلف و گیسوی تو ندارد. تو زیبایی و جذابیتی داری که هیچکس دیگر نمیتواند مانند تو داشته باشد.
پروانه که هردم ز گلی بوسه رباید
این طبع هوسجوی ندارد که تو داری
هوش مصنوعی: پروانهای که همیشه از گلها بوسه میگیرد، این نوع دلباختگی و آرزو را ندارد که تو داری.
غیر از دل جان سخت رهی کز تو نیازرد
کس طاقت این خوی ندارد که تو داری
هوش مصنوعی: جز دل مصیبت دیدهی من، کسی از تو نیازمند نیست، زیرا هیچکس مانند تو این قدرت و استقامت را ندارد.
خوانش ها
گیسوی شب به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(بیات اصفهان) (۰۷:۰۲ - ۱۱:۵۳) نوازندگان: ارکستر گلهاترانه سرا: رهی معیری خواننده ترانه: جمال وفایی آهنگساز: خالدی، مهدی مطلع شعر ترانه: شب این سرِ گیسو ندارد که تو داری"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ۴۵۶)
" چشم سخنگو"
با صدای امیر رفعتی (آلبوم تکآهنگهای امیر رفعتی)
حاشیه ها
1392/10/22 19:12
محمد
این غزل را جناب وفائی در گلهای رنگارنگ 456 به زیبائی تمام، به تصنیف خوانده اند.
1394/03/08 15:06
سیاوش
باسلام وممنون از وبلاگ خوبتون رهی یکی از بهترین شاعرهای معاصر ما بود این شعر زیبا رو رهی موقعی سروده که مریم عشق رهی اونو رها میکنه
1396/11/11 10:02
میثم
رهی واقعا یکی از شاعران معاصری هست که تغزل واقعی در غزلهاش ب وضوح دیده میشه. این غزل رو گویا خطاب به معشوق خود مریم فیروز سروده است.
خدایش بیامرزاد
1403/10/29 01:12
محمدمتین عبدالهی
سپاس رهی جان
سپاس مهدی خالدی بزرگ
و سپاس جمال وفایی .