خنده برق
سزای چون تو گلی گرچه نیست خانه ما
بیا چو بوی گل امشب به آشیانه ما
تو ای ستاره خندان کجا خبر داری؟
ز ناله سحر و گریه شبانه ما
چو بانگ رعد خروشان که پیچد اندر کوه
جهان پر است ز گلبانگ عاشقانه ما
نوای گرم نی از فیض آتشیننفسی است
ز سوز سینه بود گرمی ترانه ما
چنان ز خاطر اهل جهان فراموشیم
که سیل نیز نگیرد سراغ خانه ما
به خندهرویی دشمن مخور فریب رهی
که برق خندهزنان سوخت آشیانه ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سزای چون تو گلی گرچه نیست خانه ما
بیا چو بوی گل امشب به آشیانه ما
هوش مصنوعی: هرچند که وجود تو به اندازه یک گل در خانه ما نیست، اما بیا و مثل بوی گل امشب به خانه ما بیایی.
تو ای ستاره خندان کجا خبر داری؟
ز ناله سحر و گریه شبانه ما
هوش مصنوعی: ای ستاره شادی، تو چگونه از نالههای صبحگاهی و گریههای شبانه ما خبر نداری؟
چو بانگ رعد خروشان که پیچد اندر کوه
جهان پر است ز گلبانگ عاشقانه ما
هوش مصنوعی: صدای رعد و برق که در کوهها پیچیده میشود، نشان میدهد که دنیای ما پر از آواز عاشقانه ماست.
نوای گرم نی از فیض آتشیننفسی است
ز سوز سینه بود گرمی ترانه ما
هوش مصنوعی: صدای دلنشین نی ناشی از وجود نفس آتشین نوازنده است و گرمی این ترانه از سوز و درد دل او برمیخیزد.
چنان ز خاطر اهل جهان فراموشیم
که سیل نیز نگیرد سراغ خانه ما
هوش مصنوعی: ما آنقدر در نظر مردم فراموش شدهایم که حتی سیل هم به یاد ما نمیافتد و به سراغ خانهمان نمیآید.
به خندهرویی دشمن مخور فریب رهی
که برق خندهزنان سوخت آشیانه ما
هوش مصنوعی: به چهرهی خندان دشمن اعتماد نکن، زیرا که همان خنده باعث شد خانهی ما بسوزد.
حاشیه ها
1396/04/14 01:07
امین
به به روحش شاد چقدر زیبا سروده.
1397/01/10 16:04
ایرانی
مثل سایر غزلهای رهی تمام ابیات این غزل هم زیباست به خصوص ابیات سوم و پنجم.