گنجور

شعله سرکش

لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم سرکشی‌های توام آمد به یاد
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلس‌آرای توام آمد به یاد
بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سمن‌سای توام آمد به یاد
در چمن پروانه‌ای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بی‌جای توام آمد به یاد
از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید
اجتناب رغبت‌افزای توام آمد به یاد
پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
های‌های گریه در پای توام آمد به یاد
شهر پرهنگامه از دیوانه‌ای دیدم رهی
از تو و دیوانگی‌های توام آمد به یاد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم سرکشی‌های توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از زیبایی و جذابیت چهره محبوبش سخن می‌گوید. هنگامی که لاله‌ای را می‌بیند، به یاد درخشش و هیاهوی عشق و دلبستگی‌اش به محبوب می‌افتد. این یادآوری، او را به احساسات عمیق و شعله‌ور عشقش می‌کشاند.
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلس‌آرای توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: سوسن و گل‌های آسمانی مجلس زیبایی را تزیین کرده‌اند و من به یاد تو آمدم که زیبا و دلنواز هستی.
بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سمن‌سای توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: شعله شمعی در آغوش نسیم می‌لرزد و این لرزش مرا به یاد زلف‌های پر پیچ و خم تو می‌اندازد.
در چمن پروانه‌ای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بی‌جای توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: یک پروانه در چمن ظاهر شد، اما نتوانست بماند و رفت. او با دوستانش از روی بی‌دلی، به یاد تو آمده بود.
از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید
اجتناب رغبت‌افزای توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: اگر تو با ناز و عشوه دل به سراغ من بیاوری، همان‌طور که آهو از دام می‌گریزد، من هم از عشق تو فرار می‌کنم و این یاد توست که باعث افزایش شوق و اشتیاق من شده است.
پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
های‌های گریه در پای توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: در کنار درخت سرو، جویباری با صدای بلند و اشک‌آلود گریه می‌کرد و من نیز در پای تو به یاد آن چه گذشته است، به شدت گریم می‌کردم.
شهر پرهنگامه از دیوانه‌ای دیدم رهی
از تو و دیوانگی‌های توام آمد به یاد
هوش مصنوعی: در یک شهر شلوغ و پرهیاهو، به واژه‌های یک دیوانه گوش کردم که مرا به یاد تو و دیوانگی‌هایت انداخت.

خوانش ها

شعله سرکش به خوانش فاطمه نیکو ایجادی
شعله سرکش به خوانش عندلیب
شعله سرکش به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1390/10/08 15:01
چلیپا

مصراع اول به شکل زیر صحیح است:
لاله دیدم روی زیبای تو ام آمد بیاد

1392/12/06 22:03
حامد

سلام فکرکنم بیت سوم" شعله ی" درست باشد.

1393/06/21 10:09
ایرمان

نظر چلیپا و حامد هردو صحیح می باشد

1393/09/22 01:11
ناشناس

من فکر می کنم در مصرع اوّل بیت دوم باید چنین باشد: سوسن و مینا و سنبل مجلسی آراستند باشد چون سوسن هم خود گل است ، نمی توان گفت سوسن و گل.

1394/02/17 21:05
میثم

با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت دوستان
به نظر بنده حقیر در بیت 4 مصرع دو:
با رفیقان قهر بیجای توام آمد به یاد
معنی بهتری دارد به جای حریف رقیب معنی بهتری می دهد.
بزرگان بنده را عفو بفرمایید.

1394/08/19 18:11
کسرا

پیشنهاد میکنم روزی حتما به زیارت رهی معیری روید... مقبره ی این شاعر بزرگ... تهران... دربند... ظهیرالدوله

1395/09/11 01:12
سعید

سلام خدمت دوستان.
من متخصص ادبیات نیستم و نکاتی برای عرضه به نظرم رسید.
در ادبیات هرجا گفته شده "گل" منظور گل سرخ هستش. پس "سوسن و گل" یعنی سوسن و گل سرخ و مشکلی نداره.
"حریف" به معنی هم پیاله هستش، پس استفاده از "حریف " در شعر هم خالی از منظور و مفهوم نیست و به نظر به جا هم میاد.
خوش باشید.

1395/10/05 22:01
عباس

مصرع دوم بیت چهارم با رقیبان مهر بیجای توم آمد بیاد

1397/06/02 10:09
بیگانه

چه قدر عالی و بدیع بود این غزل! مرحبا رهی گرامی!...

1397/12/04 22:03
Unknown

این شعرو مهراب توی آهنگ کاسه خون خونده

1398/01/02 12:04
محمود صوفی

این غزل را رهی در استقبال از غزل زیبای صائب با مطلع زیر سروده است:
کشتی دریائیی دیدم دلم آمد به یاد
حال دور افتادگان ساحلم آمد به یاد
بیت الغزل بسیار زیبای صائب که در زیر آورده ام گاهی به اشتباه در غزل رهی گنجانده شده است:
سربه هم آورده دیدم برگهای غنچه را
اجتماع دوستان یکدلم آمد بیاد.

1398/08/23 10:10
Keyvan

این شعر مهراب تو آهنگ کاسه خون خونده

1398/09/05 14:12
مهراب

این شعر توی قسمت اوج آهنگ کاسه خون از مهراب خسته صدا به زیباترین شکل خونده شده. حتما گوش بدین