بیسرانجام
مرغ خونین ترانه را مانم
صید بیآب و دانه را مانم
آتشینم ولیک بیاثرم
ناله عاشقانه را مانم
نه سرانجامی و نه آرامی
مرغ بیآشیانه را مانم
هدف تیر فتنهام همه عمر
پای بر جا نشانه را مانم
با کسم در زمانه الفت نیست
که نه اهل زمانه را مانم
خاکساری بلند قدرم کرد
خاک آن آستانه را مانم
بگذرم زین کبود خیمه رهی
تیر آه شبانه را مانم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرغ خونین ترانه را مانم
صید بیآب و دانه را مانم
هوش مصنوعی: من مانند پرندهای هستم که زخمی است و در جستجوی نغمهای شیرین، بیآنکه آب و دانهای داشته باشد، در حال پروازم.
آتشینم ولیک بیاثرم
ناله عاشقانه را مانم
هوش مصنوعی: من درونم ملتهب و آتشین است، اما مانند نالهای عاشقانه، بیصدا و بیاثر باقی ماندهام.
نه سرانجامی و نه آرامی
مرغ بیآشیانه را مانم
هوش مصنوعی: مانند مرغی که در آشیانهای ندارد، نه به پایان مشخصی میرسم و نه آرامش و سکونی دارم.
هدف تیر فتنهام همه عمر
پای بر جا نشانه را مانم
هوش مصنوعی: من تمام عمر خود را صرف هدفگذاری بر روی تیر فتنه کردهام و هیچگاه از آن هدف منحرف نخواهم شد.
با کسم در زمانه الفت نیست
که نه اهل زمانه را مانم
هوش مصنوعی: من با هیچکس در این دنیا ارتباطی ندارم، زیرا نه خودم شایسته هستم و نه اهل این زمانه را مناسب میدانم.
خاکساری بلند قدرم کرد
خاک آن آستانه را مانم
هوش مصنوعی: خاکساری به من عظمت و ارزش بخشید، همانطور که خاک آن درگاه نیز ارزشمند است.
بگذرم زین کبود خیمه رهی
تیر آه شبانه را مانم
هوش مصنوعی: از این چادر آبی رنگ میگذرم و در دل شب با تیرهای ناامیدی باقی میمانم.