گنجور

خندهٔ مستانه

با عزیزان درنیامیزد دل دیوانه‌ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه‌ام
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خندهٔ مستانه‌ام
نیست در این خاکدانم آبروی شبنمی
گرچه بحر مردمی را گوهر یکدانه‌ام
از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایهٔ پروانه‌ام
گرمی دلها بود از ناله جانسوز من
خندهٔ گلها بود از گریهٔ مستانه‌ام
هم عنانم با صبا سرگشته‌ام سرگشته‌ام
همزبانم با پری دیوانه‌ام دیوانه‌ام
مشت خاکی چیست تا راه مرا بندد رهی ؟
گرد از گردون برآرد همت مردانه‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با عزیزان درنیامیزد دل دیوانه‌ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه‌ام
هوش مصنوعی: دل دیوانه‌ام نمی‌تواند با عزیزان ارتباط برقرار کند، حتی در میان آشنایان، احساس بیگانگی می‌کنم.
از سبک روحی گران آیم به طبع روزگار
در سرای اهل ماتم خندهٔ مستانه‌ام
هوش مصنوعی: از روحیه سبک و آزاد خود به دنیای دشواری‌ها وارد می‌شوم و در میان افرادی که داغدار و غمگین هستند، با خوشحالی و رندی می‌خندم.
نیست در این خاکدانم آبروی شبنمی
گرچه بحر مردمی را گوهر یکدانه‌ام
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ ارزشی ندارم اگرچه مانند یک مروارید گران‌بها برای مردم هستم.
از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
هوش مصنوعی: دوستی با فردی همچون من که آزاد است، کار آسانی نیست. هم اکنون با چشمان گریان، سیلی از ویرانی و غم در وجودم جاری است.
آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
هوش مصنوعی: خورشید به آرامی در این خانه‌ی غم قدم بگذارد تا مبادا مانند حباب، خانه‌ام از هم بپاشد.
بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
بر بساط سبزه و گل سایهٔ پروانه‌ام
هوش مصنوعی: من برای روشندلان بار فکری نیستم، مانند گرد و غباری که بر روی سفره‌ی سبزه و گل نشسته و سایه‌ی پروانه‌ای هستم.
گرمی دلها بود از ناله جانسوز من
خندهٔ گلها بود از گریهٔ مستانه‌ام
هوش مصنوعی: دل‌های گرم باعث می‌شود که نالهٔ دردناک من به‌وجود آید و خندهٔ گل‌ها ناشی از اشک‌های شاداب و مستانهٔ من است.
هم عنانم با صبا سرگشته‌ام سرگشته‌ام
همزبانم با پری دیوانه‌ام دیوانه‌ام
هوش مصنوعی: من هم‌گام با نسیم پرواز کرده‌ام و گم‌گشته‌ام، همچنین همصحبت با یک پری شده‌ام و در آشفتگی به سر می‌برم.
مشت خاکی چیست تا راه مرا بندد رهی ؟
گرد از گردون برآرد همت مردانه‌ام
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ چیز جز یک مشت خاک نمی‌تواند مانع حرکت و پیشرفت من شود. اگر اراده و همت انسان قوی باشد، حتی مشکلات بزرگ نیز نمی‌توانند او را متوقف کنند.

خوانش ها

خندهٔ مستانه به خوانش زهره لطیفی
خندهٔ مستانه به خوانش عندلیب
خندهٔ مستانه به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1388/10/01 01:01
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
دربیت اول "درنیامیزد" درببت هشتم "دیوانه ام" ودربیت نهم "بندد" صحیح است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1392/02/26 19:04
یک همزبان

بیتهای 2-6-7 مصرع زوج، کلمه ها جابه جا شده است

1392/12/08 11:03
ن.حیدری

با سلام و احترام؛
ظاهرا بیت چهارم این غزل که از زیباترین ابیات آن نیز هست، از قلم افتاده است:
"چون به جز خون شفق در ساغر افلاک نیست؛
من چــرا نالم اگـــر خـــــالی بود پیمـــــــانه‌ام"