گنجور

ترک خودپرستی کن

گر به چشم دل جانا جلوه‌های ما بینی
در حریم اهل دل جلوه خدا بینی
راز آسمان‌ها را در نگاه ما خوانی
نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی
در مصاف مسکینان چرخ را زبون یابی
با شکوه درویشان شاه را گدا بینی
گر طلب کنی از جان عشق و دردمندی را
عشق را هنر یابی درد را دوا بینی
چون صبا ز خار و گل ترک آشنایی کن
تا به هرچه روی آری روی آشنا بینی
نی ز نغمه واماند چون ز لب جدا ماند
وای اگر دل خود را از خدا جدا بینی
تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم
رند عافیت‌سوزی همچو ما کجا بینی
تابد از دلم شب‌ها پرتوی چو کوکب‌ها
صبح روشنم خوانی گر شبی مرا بینی
ترک خودپرستی کن عاشقی و مستی کن
تا ز دام غم خود را چون رهی رها بینی

اطلاعات

وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

ترک خودپرستی کن به خوانش زهره لطیفی
ترک خودپرستی کن به خوانش عندلیب
ترک خودپرستی کن به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1388/10/27 21:12
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
دربیت هفتم "رند عافیت سوزی"صحیح است.
---
پاسخ: با تشکر، طبق فرموده اصلاح شد.

1389/06/17 13:09
الهام شریف

با سلام و تشکر از سایت فوق العاده تان .
در بیت 8 بین "تا"و " بد" فاصله گذاشته شده است . اگر فاصله را بردارید کلمه " تابد " راحت تر خوانده می شود .
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.