گنجور

شمارهٔ ۲

والا نصیر ملت و دین میرزا نصیر
ای از جبین سترده همی نقش گردپا
زین پیش در رهی که گهی پا گذاشتی
صرصر به سرعتش نرسیدی به گردپا
برخاستن کنون نتوانم ز جا ز ضعف
دستم به قوت ار نشود پای مرد پا
پائی به پیش می نهم و پائی از عقب
جنگ و گریز می کنم اندر نبرد پا
گامی به کام دل نزنم بعد ازین چنین
ماند گرم زره فرس رهنورد پا
لطفی نما و باز رهانم ز دست درد
زین بیش دردسر ندهم تا ز درد پا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

والا نصیر ملت و دین میرزا نصیر
ای از جبین سترده همی نقش گردپا
هوش مصنوعی: میرزا نصیر، یاور بزرگ ملت و دین است و از چهره‌اش می‌توان فهمید که نقشی از بزرگی و افتخار در تاریخ دارد.
زین پیش در رهی که گهی پا گذاشتی
صرصر به سرعتش نرسیدی به گردپا
هوش مصنوعی: قبل از این، در مسیری که گاهی قدم گذاشتی، به خاطر باد تند و سرعتش نتوانستی به کسی که در آن مسیر حرکت کرده برسید.
برخاستن کنون نتوانم ز جا ز ضعف
دستم به قوت ار نشود پای مرد پا
هوش مصنوعی: الان نمی‌توانم از جایی برخیزم، چون به خاطر ضعف جسمی‌ام قادر نیستم با قدرت پاهایم حرکت کنم.
پائی به پیش می نهم و پائی از عقب
جنگ و گریز می کنم اندر نبرد پا
هوش مصنوعی: من در جلو با قدمی پیش می‌روم و در عقب هم قدمی برمی‌دارم. در این نبرد، در حال مبارزه و فرار هستم.
گامی به کام دل نزنم بعد ازین چنین
ماند گرم زره فرس رهنورد پا
هوش مصنوعی: بعد از این، هیچ گام دلخواهی برنمی‌دارم، زیرا این را می‌دانم که پا برهنه و در پوست زره‌ای همچون سوارکار، نمی‌توانم به راحتی حرکت کنم.
لطفی نما و باز رهانم ز دست درد
زین بیش دردسر ندهم تا ز درد پا
هوش مصنوعی: لطف کن و دوباره مرا از این درد نجات بده. دیگر نمی‌خواهم از این دردهای بیشتر رنج ببرم، زیرا که درد پا هم برایم کافی است.