گنجور

شمارهٔ ۷۵

با غیر یار ترسم اگر یار من شود
پیمانه نوش گردد و پیمان شکن شود
گر رفته رفته می شود آن نازنین چنین
بی شک بلا و فتنه ی هر مرد و زن شود
یارب روا مدار که از جور محتسب
دارالسرور میکده بیت الحزن شود
با مدعی ترا به سخن هر که دید گفت
حیف از پری که هم نفس اهرمن شود
قدر رفیق عزیز نداند هزار حیف
آن گل که عنقریب قرین زغن شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با غیر یار ترسم اگر یار من شود
پیمانه نوش گردد و پیمان شکن شود
هوش مصنوعی: می‌ترسم اگر به غیر از محبوبم پناه ببرم، او ممکن است مثل کسی که پیمانه را پر می‌کند، به من بی‌اعتنایی کند و عهد و پیمانش را بشکند.
گر رفته رفته می شود آن نازنین چنین
بی شک بلا و فتنه ی هر مرد و زن شود
هوش مصنوعی: اگر آن محبوب آرام آرام تغییر کند، بدون شک برای هر مرد و زن مشکلات و دردسرهایی به وجود می‌آورد.
یارب روا مدار که از جور محتسب
دارالسرور میکده بیت الحزن شود
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، نگذار که از ظلم و ستم نگهبانان شراب، این خانه‌ی شادی و خوشبختی به مکانی غم و اندوه تبدیل شود.
با مدعی ترا به سخن هر که دید گفت
حیف از پری که هم نفس اهرمن شود
هوش مصنوعی: هر کسی که به مدعی نگاه می‌کرد، با او سخن می‌گفت و حسرت می‌خورد که چگونه موجود زیبا و مقدسی همچون پری، به نفس اهرمن تبدیل شده است.
قدر رفیق عزیز نداند هزار حیف
آن گل که عنقریب قرین زغن شود
هوش مصنوعی: دوستی باارزش را هیچ‌کس نمی‌داند و چقدر افسوس است که آن گل زیبا خیلی زود هم‌نشین و هم‌تراش زاغ می‌شود.