شمارهٔ ۷۴
دلدار من به زاری اگر یار من شود
کار جهان به کام دل زار من شود
داند که کیست باعث آشفتگی مرا
آشفته ای که شیفته ی یار من شود
ابر بهار، گریه ی من گر به کوی تو
بیند خجل ز دیده ی خونبار من شود
بسیار شد غم من و ترسم که غیر، شاد
از شادی کم و غم بسیار من شود
در بیع من به غیر زیان هیچ سود نیست
بی سود خواجه کو که خریدار من شود
هر شب چراغ محفل اغیار شد، نشد
یک شب رفیق شمع شب تار من شود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلدار من به زاری اگر یار من شود
کار جهان به کام دل زار من شود
هوش مصنوعی: اگر محبوب من به زاری بیفتد و به من بیاندیشد، تمام مشکلات دنیا برای دل شکستۀ من حل خواهد شد.
داند که کیست باعث آشفتگی مرا
آشفته ای که شیفته ی یار من شود
هوش مصنوعی: او میداند که چه کسی باعث ناراحتی من است؛ من هم آشفتهام از این که کسی به معشوق من علاقهمند شود.
ابر بهار، گریه ی من گر به کوی تو
بیند خجل ز دیده ی خونبار من شود
هوش مصنوعی: اگر باران بهاری گریههای من را در کوی تو ببیند، از شرم چشمان پرخونم خجالتزده خواهد شد.
بسیار شد غم من و ترسم که غیر، شاد
از شادی کم و غم بسیار من شود
هوش مصنوعی: غم و ترس من بسیار شده است، نگرانم دیگران از خوشحالی خود کاسته و به جای آن بر غم من افزوده شود.
در بیع من به غیر زیان هیچ سود نیست
بی سود خواجه کو که خریدار من شود
هوش مصنوعی: من در خرید و فروش خود جز ضرر هیچ سودی نمیبینم. کسی که بدون نفع باشد، ارزش خرید من را ندارد.
هر شب چراغ محفل اغیار شد، نشد
یک شب رفیق شمع شب تار من شود
هوش مصنوعی: هر شب چراغی که در جمع دیگران روشن میشود، اما هیچوقت یک شب رفیق من به عنوان روشنیبخش شب تاریکم نمیشود.

رفیق اصفهانی