شمارهٔ ۴۷
جانم ز تن درآمد و در سر هوای تست
خاکم به باد رفت و هنوزم هوای توست
چاکم به دل اگر چه ز تیغ جفای تست
در دل مرا هنوز هوای وفای تست
ای بی وفا چنانکه تو بیگانه دوستی
ای وای بر کسی که دلش آشنای تست
کم کن جفا به عاشق خود شاه من که او
سلطان عالمست اگر چه گدای تست
پا بر زمین منه که برد رشک چشم من
بر خاک آن زمین، که بر او نقش پای تست
دشنامی از زبان تو تا نشنود رفیق
شد مدتی که ورد زبانش دعای تست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانم ز تن درآمد و در سر هوای تست
خاکم به باد رفت و هنوزم هوای توست
هوش مصنوعی: روح من از بدنم جدا شده و در دل تنها آرزویم تویی. حتی اگر وجودم به باد برود، هنوز هم دل و خیال من به تو معطوف است.
چاکم به دل اگر چه ز تیغ جفای تست
در دل مرا هنوز هوای وفای تست
هوش مصنوعی: اگرچه از جفای تو قلبم جریحهدار شده، اما هنوز در دل من یاد وفای تو وجود دارد.
ای بی وفا چنانکه تو بیگانه دوستی
ای وای بر کسی که دلش آشنای تست
هوش مصنوعی: ای بی وفا، تو به اندازهای که در دوستی بیگانهای، وای بر کسی که دلش به تو آشناست.
کم کن جفا به عاشق خود شاه من که او
سلطان عالمست اگر چه گدای تست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، لطفا به عاشق خود کمی کمتر سختی و بیاحترامی کن، زیرا او با وجود گداییش، حاکم و سلطان واقعی دنیاست.
پا بر زمین منه که برد رشک چشم من
بر خاک آن زمین، که بر او نقش پای تست
هوش مصنوعی: به زمین نرو که چشم من به خاک آن زمین حسد میورزد، زیرا بر آن زمین اثر پای تو نقش بسته است.
دشنامی از زبان تو تا نشنود رفیق
شد مدتی که ورد زبانش دعای تست
هوش مصنوعی: اگر از تو ناسزا و کلام زشت و یا گفتار ناپسند بشنوم، انتظار دارم دوستیام موقتی باشد تا وقتی که این کلمات تو، به دعا و خواستهای برای من تبدیل شود.