رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>با آنکه وفادارتر از من دگری نیست</p></div>
<div class="m2"><p>در راه وفا خوارتر از من دگری نیست</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>بسیار بود مایل روی تو ولیکن</p></div>
<div class="m2"><p>مایل به تو بسیار تر از من دگری نیست</p></div></div>
<div class="b" id="bn3"><div class="m1"><p>یار تو شدم ترک کسان کردم و اکنون</p></div>
<div class="m2"><p>بی کس تر و بی یارتر از من دگری نیست</p></div></div>
<div class="b" id="bn4"><div class="m1"><p>در چاره ی من سعی فزون از دگران کن</p></div>
<div class="m2"><p>کز درد تو بیمارتر از من دگری نیست</p></div></div>
<div class="b" id="bn5"><div class="m1"><p>دیدم ز خودم مست تر امروز رفیق آنک</p></div>
<div class="m2"><p>دی گفت که هشیارتر از من دگری نیست</p></div></div>

شمارهٔ ۴۱

با آنکه وفادارتر از من دگری نیست
در راه وفا خوارتر از من دگری نیست
بسیار بود مایل روی تو ولیکن
مایل به تو بسیار تر از من دگری نیست
یار تو شدم ترک کسان کردم و اکنون
بی کس تر و بی یارتر از من دگری نیست
در چاره ی من سعی فزون از دگران کن
کز درد تو بیمارتر از من دگری نیست
دیدم ز خودم مست تر امروز رفیق آنک
دی گفت که هشیارتر از من دگری نیست

شمارهٔ ۳۹

شمارهٔ ۴۰

با آنکه وفادارتر از من دگری نیست

در راه وفا خوارتر از من دگری نیست

بسیار بود مایل روی تو ولیکن

مایل به تو بسیار تر از من دگری نیست

یار تو شدم ترک کسان کردم و اکنون

بی کس تر و بی یارتر از من دگری نیست

در چاره ی من سعی فزون از دگران کن

کز درد تو بیمارتر از من دگری نیست

دیدم ز خودم مست تر امروز رفیق آنک

دی گفت که هشیارتر از من دگری نیست

شمارهٔ ۴۰

اطلاعات