گنجور

شمارهٔ ۳۵

مرا تا جان بجسم ناتوان است
غم و درد توأم در جسم و جان است
ز لیلی نام و از مجنون نشانیست
ز تو تا نام و از من تا نشان است
مدامم امتحان کردی و بازت
گمان بد بمن ای بدگمان است
چنان در دیده ام گل بی تو خار است
که پندارم نه گل نه گلستان است
چه غم از کینه ی دوران کسی را
که او را چون تو ماه مهربان است
صبوری چون بود آن را که بی تو
به در تن تاب و نه در دل توان است
رفیق از جور و لطف اوست ما را
به این دلخوش اگر این نیست، آن است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.