رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>بعد عمری کاری پسر می بینمت</p></div>
<div class="m2"><p>همچو عمری در گذر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>چون ترا با غیر بینم؟ من که رشک</p></div>
<div class="m2"><p>می برم گر با پدر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn3"><div class="m1"><p>هست شوق دیدنم هر لحظه بیش</p></div>
<div class="m2"><p>گرچه هر دم بیشتر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn4"><div class="m1"><p>حسرت یکبار نا دیدن بجاست</p></div>
<div class="m2"><p>گرچه صد بار دگر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn5"><div class="m1"><p>بسکه شوق دیدنت دارم یکی است</p></div>
<div class="m2"><p>گر نمی بینم و گر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn6"><div class="m1"><p>خوشتر از سرو و سمن می یابمت</p></div>
<div class="m2"><p>بهتر از شمس و قمر می بینمت</p></div></div>
<div class="b" id="bn7"><div class="m1"><p>روزت آنجا گر نمی بینم رفیق</p></div>
<div class="m2"><p>شب در آن کو تا سحر می بینمت</p></div></div>

شمارهٔ ۳۵

بعد عمری کاری پسر می بینمت
همچو عمری در گذر می بینمت
چون ترا با غیر بینم من که رشک
می برم گر با پدر می بینمت
هست شوق دیدنم هر لحظه بیش
گرچه هر دم بیشتر می بینمت
حسرت یکبار نا دیدن بجاست
گرچه صد بار دگر می بینمت
بسکه شوق دیدنت دارم یکی است
گر نمی بینم و گر می بینمت
خوشتر از سرو و سمن می یابمت
بهتر از شمس و قمر می بینمت
روزت آنجا گر نمی بینم رفیق
شب در آن کو تا سحر می بینمت

شمارهٔ ۳۳

شمارهٔ ۳۴

بعد عمری کاری پسر می بینمت

همچو عمری در گذر می بینمت

چون ترا با غیر بینم؟ من که رشک

می برم گر با پدر می بینمت

هست شوق دیدنم هر لحظه بیش

گرچه هر دم بیشتر می بینمت

حسرت یکبار نا دیدن بجاست

گرچه صد بار دگر می بینمت

بسکه شوق دیدنت دارم یکی است

گر نمی بینم و گر می بینمت

خوشتر از سرو و سمن می یابمت

بهتر از شمس و قمر می بینمت

روزت آنجا گر نمی بینم رفیق

شب در آن کو تا سحر می بینمت

شمارهٔ ۳۴

اطلاعات