گنجور

شمارهٔ ۳

رخت ای ماهرخ، ماهست، ماه دلفریب اما
قدت ای سرو قد، سرو است، سرو جامه زیب اما
به درد دوری و داغ جدائی چند گه خواهم
شکیب و صبر گیرم پیش، کو صبر و شکیب اما
طبیبان چاره ی هر درد می دانند، می دانم
من بیچاره را دردیست در دل، از طبیب اما
بود تا چند وصل او برای غیر و من یارب
وصال خویش و هجر غیر خواهم عنقریب اما
همیشه حسرت وصلم به دل بود و نبود آخر
بجز حسرت، نصیب این دل حسرت نصیب اما
تو بی من گر خوشی ای رشک سرو و گل خوشت باشد
بود خوش سرو و گل با قمری و با عندلیب اما
رفیق از جور یارم نیست افغان نالم و گریم
شب و روز از جفای غیر و بیداد رقیب اما

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخت ای ماهرخ، ماهست، ماه دلفریب اما
قدت ای سرو قد، سرو است، سرو جامه زیب اما
هوش مصنوعی: لباس و زیبایی تو همچون ماه است که دلربا و جذاب است، اما قامت تو مانند سرو است که قد بلندی و زیبایی خاصی دارد.
به درد دوری و داغ جدائی چند گه خواهم
شکیب و صبر گیرم پیش، کو صبر و شکیب اما
هوش مصنوعی: در دل دوری و اندوه جدایی، چه مدت می‌توانم صبر کنم و تحمل داشته باشم؟ اما صبر و تحمل کجا هستند؟
طبیبان چاره ی هر درد می دانند، می دانم
من بیچاره را دردیست در دل، از طبیب اما
هوش مصنوعی: پزشکان برای هر دردی درمانی پیدا می‌کنند، اما من می‌دانم که در دل من دردی وجود دارد که از دست طبیب هم کارساز نیست.
بود تا چند وصل او برای غیر و من یارب
وصال خویش و هجر غیر خواهم عنقریب اما
هوش مصنوعی: تا کی باید وصل او را برای دیگران تحمل کنم؟ ای پروردگار، من تنها آرزوی وصال خود را دارم و از دوری دیگران به زودی خسته خواهم شد.
همیشه حسرت وصلم به دل بود و نبود آخر
بجز حسرت، نصیب این دل حسرت نصیب اما
هوش مصنوعی: همواره در دل حسرت رسیدن به معشوق بود و در نهایت هیچ چیز جز همین حسرت برای این دل باقی نماند. حسرتی که نصیب من شده است.
تو بی من گر خوشی ای رشک سرو و گل خوشت باشد
بود خوش سرو و گل با قمری و با عندلیب اما
هوش مصنوعی: اگر تو بدون من خوشبختی و شاد باشی، همانند سرو و گل می‌شوی، اما آنها نیز زمانی زیبا و خوشبو هستند که با بلبل و پرنده‌های خوش‌صدا همراه باشند.
رفیق از جور یارم نیست افغان نالم و گریم
شب و روز از جفای غیر و بیداد رقیب اما
هوش مصنوعی: دوست من به خاطر ظلمی که به من شده، هیچ صدایی از درد و غم من نمی‌شنود. من شب و روز به خاطر بدی‌های دیگران و بی‌مهری رقبا، ناله و گریه می‌کنم.